من ی بچه دارم ۱۸ ماهشه نمیتونیم باهاش بریم بازار زیاد بمونیم مجبوریم بدیم ب یکی از بزرگترا نگه داره تا بیاییم
من هروقت ک بچمو میدم ب مادرم نگه دار انقد خوشحال میش بهش میرسه ب خوراکش پوشاکش
ولی هر وقت میدم ب مادرشوهرم برگشتنی از بازار میگه
ب پوشکش نگا نکردم و چیزی نخورده و
...
امروزم مجبور میخوایم بریم بیرون برگشته میگ زود بیایین ها من میخوام شام بزارم
انقد ناراحت شدم ک فقط بهونه میاره
مگ از الان شام میزارن
شامو ساعت ۱۰ میخورن
منم گفتم ب پسرت میگم ببریم بچه رو میگ نه نمیش ولی من دلم میخواد بچمو بگردونم 😏