من یه مشکلی ک دارم هر اتفاقی میوفته تو زندگیم یا هر حرفی که هست سریع انتقال میدم به مامان بابام اصلا انگار عادت شده برام و اینجوری خودمو دارم خراب میکنم اینکه بقیه از سمت مامان بابام میفهمن حرفاشونو انتقال دادم یجورایی منو بچه و دهن لق جلوه میده
راهی هست که جلوشو بگیرم ؟
من دوست دهن لق زیاد دوست دارم 😂
خبرچینی، غیبت، افشای راز دیگران حتی اگه ازت نخواسته باشند به کسی نگی گناهه
خیلی بده منم اینطوریم همه چیزو به مامانم میگم الان که نامزد کردم هر حرفی پیش بیاد با نامزدم زود به مامانم میگم اصلا دوست ندارم ولی نمیتونم ترک کنم
نمی دونم چی ها رو گفتی. ببین یه چیزهایی هست من نمی دونم میشه گفت یا نه. مثلا شما با طرف رفتی بیرون و اون هیچ هزینه ای نمی کنه و دونگ خودت رو میدی یا کلا شما حساب می کنی. من از چند نفر پرسیدم گفتند اگه برای یه راهنمایی از یه مشاور سوال کنی غیبت نیست. حالا پدر و مادر نمی دونم.
ولی من خودم از مادر دوستم شنیدم که درد و دلها رو میشینه برای بقیه تعریف می کنه. اصلا دورش رو خط کشیدم.
مثلا این رو گفتم که اون آقا منو تحت فشار گذاشته بود که باید خانوادتو راضی کنی مهریت عندالاستطاعه باشه منم به خانوادم گفتم اینجوریه اونا مشکوک شدن بهش و میگفت طلا رو دهاتی ها میندازن و طلا نمیگیرم برات و از طرفی اصرار داشت خودت باید از سمت خودت بگی من قصد ادامه تحصیل ندارم و چون تحت فشار بودم به خانوادم گفتم اینجوریه این پسر و نامزدی بهم خورد و این آقا میگفت تو بچه و دهن لقی و اعتماد ندارم بهت
از یه کارشناس مذهبی بپرس عزیزم. من می خوام غیبت رو ترک کنم. از ۴ نفر پرسیدم در مورد مشاور و روانشناس، می خواستم ببینم تا جه حد میشه موقع مشورت گرفتن درد و دل کرد. سه تاشون گفتند غیبت نیست یکی گفت هست.
حالا شما بقیه مسائل رو تعریف نکن. جریان نامزدت که مشورت بوده و گذشته.
