خلاصه میگم که بخونید بدون جبهه گرفتن نظر بدید
دوست و همکلاسی مامانمه یه آرایشگر خوب محلمون که از کوچیکی وارد ارایشگری شد و بعد ازدواج کرد حاصل این ازدواج پنج تا پسر شد اوایل ازدواج فاطمه خانوم و شوهرش صفر مطلق بودن خلاصه با تلاش های شبانه روزی فاطمه خانوم و کار کردن شوهرش زندگیشون خداروشکر خوب پیشرفت کرد ایشون اصلا حقوقش رو خرج خودش نمیکرد و معتقد بود باید واسه زندگی خرج بشه خلاصه الان بعداز چندین سال زندگی فهمیده متاسفانه شوهرش زن صیغه ای داشته و البته زنه هم آشنا بوده و ایشون بعداز کلی زحمت کشیدن هیچی از خودش نداره که طلاق بگیره
عزیزانم درسته خوبه خانوم کمک خرج شوهرش باشه ولی اول خودتون رو درنظر بگیرید روی اقایون اصلا نمیشه حساب کرد