دیگه به جایی رسیده که دلم نمیخواد دنبالش کنم به شدت با اعصاب آدم بازی میکنه این نویسنده ها دیگه هیچ راهی برای ساختن قهرمان ندارن فقط هر چی بدبختی و فلاکته بریزن سر طرف
من شیفته خوشی های ساده ام ان ها اخرین پناه جان های محزون اند ☘️ ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این میارزد که خودمان باشیم ؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند
من از گم شدن بچش ندیدمیهو چرا فخر الدین با انیه عروسی کردطوبی طلاق داد؟
نه طلاقش نداد عراق داشت ایرانیا رو اخراج میکرد بعد شیث یکاری کرد که طوبی و پریزادو سیمین اخراج کنن بعد با فخرالدین شرط کرد که باید با آنیه ازدواج کنی فخرالدین هم رفت دنبال طوبی که باهاش بره ایران اگه میرفتن اعدامشونمیکردن آنیه اول قبول نکرد ولی بعدش بخاطر جون فخرالدین رفت دنبالشون و قبول کرد صوری با فخرالدین ازدواج کنه ولی برادرش نمیدونه
تهش اصلا هرچی میخواد با تو باشم طلبم من تجسم میکنم بات خودمو با یه بچه بغلم ...
نه طوبی همسر اولشه... ببین مجبور شد با انیه عروس کنه تا شیث کاری کنه که اینا عراق بمونن و برنگردن ای ...
الان انیه رو جدی نمیخواد یا دو زنه شده
من شیفته خوشی های ساده ام ان ها اخرین پناه جان های محزون اند ☘️ ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این میارزد که خودمان باشیم ؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند
واقعا اعصاب خورد کن شده یهویی برای پریزاد دلم سوختانگار فخر دین به آنیه علاقه پیدا کرده
علاله میدا نکرده منتها به قولی دید دور از به اصطلاح جوانمردی که آنیه چون از نظرش برای اونا فداکاری کرده اون را قالش بگذاره بره ویبروشیپ برهالبته شایدمعلاقه پیدا کرده بهش چون اون قسمتی که سرمیزنم به طوبی گفت به مریزاد بگو آماده بشید که میریم بعد طوبی رفت فخرالدین از جاش بلند شد دید که آنیه داره از پله ها میاد پایین برهبره سرکار یک جور خاصی نگاهش کرد البته میگم به نظرم بیشتر به خاطر جوونمردی بود قسمت امشبم نمیخواست سرشار بهش بگه چه مشکلی پیش اومده اما طوبی نگذاشت.ولی له طوبی گفت اگر انیه نخواد بیاد طلاقش میدم
مظلوموغریب گیر آوردند دیگه والا پدرومادر که ندارند اون جا هم تو کشور غریبند سربازای عراقی که سربازای ایرانی را اسیر میکردند اینهم که عروس ایرانیشون ا اسیر کردند ویه جورایی به گروگان گرفتند.