من نگران بچمم

سلام خانوما من چکار کنم آخه این موقع صبح نشستم از استرس از دست دادن بچم گریه میکنم انگار دیونه شدم. پدر شوهرم اینا شش ماه روستان و شش ماه میان شهر و خونشون کنار ماست. منم کلا غریبم و کسی اینجا ندارم ک برم خونش و دائم خونه ام. بعد گیر داده ک من بیام شهر میام پسرتو روزا میبرم پارک و حرم پسرم دو سال و ۸ ماهشه .اگه آدم مسولیت پذیر و مواظب بود از خدام بود چن ساعت استراحت کنم اما خیلی حواس پرت و سر به هواس من نگرانم ببره بچه گم بشه یا بدزندش ب شوهرم هم گفتم گفت حق نداری چیزی بگی .حتی خواهر شوهرم بچه ۹ ساله داره نمیفرسته با پدر شوهرم چون میدونه سر به هواس . چکار کنم نگرانم بره گم بشه یا بدزدنش منم نمیزاره برم حرص منو در آورده از استرس نخوابیدم