زندگی خونه پدرشوهر

جاری ندارم همسرم تک پسره ...در کل ادمای خوبین تا حالا هم نشده بهم کار بگن فقط در حد سیب زمینی سرخ کردن ومثلا هندونه رو قاچ کن  😐ولی چن بار مادرشوهرم گفته جورابای شوهرتو بشور منم نشستم اخرش خودش شست 😂یا مادرشوهرم ی بار به خوابم گیر داده رفته بودیم مسافرت انقد گفت اعصابم خورد شد 🤦یا به همسرم اصرار کرده بودن به سمت حیاطمون در بزارین و اونم مجبور شد بزاره 🤦

خیلی اهل شوخی شخصی نیست چون بهشون فهموندم ک دل نازکم و زود ناراحت میشم همسرمم حداقل تو روز دوباری میره میبینتشون یا همسرم کارشون داره یا اونا کارشون دارن

مشکلیم ندارم چون مادرشه منم اگر تو ی ساختمون با مادرم بودم قطعا روزی 10 بار میرفتم پیشش

اگر همکاری داشته باشن ناراحت نمیشم چون پدرمادرشن و باید تو این سن همسرم کمکشون کنه یا برادرشوهرم

گاهی اوقاتم ک همسرم غر میزنه ک کار دارن زنگ زدن ب من من دعواش میکنم ک پدرمادرتن باید بری و هواشون و داشته باشی

تو این مسائل میگم اگر خودم بودم ناراحت میشدم یا چیکار میکردم ب خاطر همین ناراحت نمیشم سر این مسائل

اولا عقب بیفته مگه خونه بابات شکنجه میشی‌ دوما اصلا نترس چون عقب نمیفته وقتی ببینن رو حرفت پافشاری میکنی و کوتاه نمیای همشون تازه دست به جیب میشن. ارزش خودت و بدون. اگه هم فکر میکنی با تن دادن به این شرایط خوشبخت میشی که برو همینجوری باهاشون زندگی کن دیگه