خانواده بی مهر من

سلام دوستان 

اول یه توضیح کوچیک در مورد خودم بدم . من 24 سالمه و دانشجوی ارشدم و توی همین دو سه ماه آینده میخوام دفاع کنم ایشالا . حدودا 3 ماهی میشه که مشکل بیخوابی یا بهتر بگم اینکه دیر و مشکل خوابم میبره کلافم کرده . در اوج خستگی و خواب آلودگی تا چشمامو میبندم خواب از سرم میپره و تا 3 4 ساعت بعدش نمیتونم بخوابم . راه های زیادیو امتحان کردم قرص ، گیاهی و ... جواب دائمی نداد . هرکسی خواست راه حل بده پرسید ذهنت مشغول چیزیه؟ و من جوابی واسه گفتن نداشتم . درست که فک میکردم میدیدم واقعا مشکل خیلی خاصی ندارم تو زندگیم که ذهنم درگیرش باشه . تا همین چند وقته پیش که تصمیم گرفتم وقتی که خوابم نمیبره بررسی کنم و ببینم توی این تایما به چی بیشتر از همه فکر میکنم . بالاخره به جواب رسیدم خانوادم!!!

توی یه برهه ای مشکلات خیلی زیادی باهاشون داشتم . اول پدرم که بت زندگیم بود با خیانتش و دوم هم مامانم که تنها امید زندگیم بود با اجبار کردن من به یه نامزدی همه اعتبارشونو جلوم از دست دادن . خانواده به شدت مذهبی با افکار خشک و تعصبی دارم . تنها دغدغه شون توی زندگی آبروشونه . با خانوادم کشمکش زیادی داشتم تا بالاخره ارشد تهران قبول شدم و ازشون فاصله گرفتم . روابط تبدیل شد به دوری و دوستی و خب ظاهرا همه چی بهتر شد . اما خب این ظاهر قضیه بود . همیشه در ظاهر خوشحالم که کشمکشی باهاشون ندارم ولی قلبا ناراحتم ازشون نه فقط به خاطر اتفاقات گذشته به خاطر همه بی مهریا و رفتارای الانشون .