تو پارک بودیم یه خونواده مسافر بودن بعد دخترشون هفت هشت ساله بوده از اون شیطونا بود همینطور گریه خواهر کوچکتر خودش درمیاورد بعد یک ربعی غیبش زد پدر مادر دنبالش میگشتن بعد پیداش شد مامانه یه سیلی زد تو گوشش بچه افتاد زمین بعد جلوتر رفتن دوباره کتکش زدن دختره دوید ازشون دور شد بعد باباش با مگس کش زدش گذاشتنش تو ماشین رفتن دلم سوخت ولی دختره هم معلوم بود خیلی سرتق و شیطونه مامانه گفت کل مسافرت زهرمارمون کردی...
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
پدر مادر رنگشون پریده بود که گم شده بود ولی بدم زدنش
پسرمنم یه بار گم شد
داشتم میمررردم
پیدا شد دلم میخواست بزنمش ولی جلوی خودمو گرفتم
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏