درست یک ماه و سه روزه که رسما دور از خانواده ام زندگی میکنم ...روز ها دارن میگذرن و تو این مدت کوتاه هر روزش که میگذره انگار چند سال بزرگ تر شدم ...تجاربی که کسب کردم ،آشنا شدن با آدمهای مختلف چه خوب و چه بد ،تجربه ی زندگی تو یه شهر دیگه ،از یه شهر خیلی کوچیک و محروم تا زندگی تو یه شهر بزرگ و شلوغ و پر از امکانات داره از من آدم متفاوتی میسازه ...هر روز که میگذره ازش چیزای مختلف یاد میگیرم حتی از آدمای کوچیک تا بزرگ..
اینا رو گفتم که بگم هزار بارم برگردم عقب حتی با وجود راضی نبودن الانم، بازم راضیم ...بخشی از آرزوهامو زندگی میکنم و میخوام بگم حتی اگه روزی به آرزو هاتون رسیدید بازم حس نارضایتی به سراغتون میاد ...دنیای عجیبیه ولی همینه دنیا و زندگی ...اینا رو نوشتم تا به خودم یاد آوری کنم یه سری چیزا رو ...الانم با وجود تموم همه ی این چیزا آهنگای شاد و مورد علاقه و ...مو گذاشتم و یه قر ریزم میدم تا بگم زندگی همینه ،ادامه داره و با تموم همه ی سختیاش بازم دوستش دارم ...❤️
این روزا میگذره ...
همون جور که گذشت روزای بد قبل ...