شوهرم با همکاراش عادت دارن موقعی که تولد میشه برای هم کیک میخرن. تولد شوهرم که شده کیک خریدن یکی از خانما دسر و سالاد ماکارونی هم درست کرد بود گفته بودکه ساعت یک شب برگشته خونه باعجله درست کرده!!!!
بعد شوهرم کلی خوشحال شد به من زنگ زده که ببین چه جوری منو سورپرایز کردن! منم میخواستم برای شوهرم تولد بگیرم ولی دیدم این خانمه، برای شوهرم اینکارهارو کرده لجم گرفت دیگه تولد نگرفتم به شوهرم گفتم ببخشید هیچ پولی نداشتم که تولد بگیرم😒
میدونید مسئله چیه کارهای این خانم رو اعصابمه. خیلی پیش شوهرم خودشیرینی میکنه وخیلی هم حسوده وقتی شوهرم منو میبره مسافرت یا بهم توجه میکنه پیش شوهرم شروع میکنه به نق زدن که شوهرش بده مسافرتش نمییره تنهایی با دوستاش میره (دروغم میگه سالی 3-4 دفعه با شوهرش مسافرت میره)، یامیگه شوهرش همه ش با زنهاست دو شب برمیگرده خونه، کلی هم مدرک میاره و خیلی حرفهای دیگه..
خلاصه بگم این خانم رو اعصابمه باعث شده این چندروزه باشوهرم سرسنگین باشم...
شما میگید چیکار کنم ....
ببخشید طولانی هم شد😞