2777
2789
عنوان

وابستگی ب نامزد

117 بازدید | 9 پست

سلام دوستان من سه ماهی هست سنتی نامزد کردم (عقد نیستم )خییییلیم نامزدمو دوست دارم و بهش وابستم و همین وابستگیمه ک داره تازگیا اذیتم می کنه نامزدم خیلی مرد خوبیه درکم می کنه بهم احترام میزاره ابراز علاقه می کنه ولی من خیلی بهش وابستم جوری ک اگر یه روز نبینمش کلا بهم میرزمو اعصبانی میشم نامزدم شغلش خیلی سخته (کارمند بانکه )تایم کاریش ک اصلا نمی تونم باهاش صحبت کنم وقتیم ک میاد خونه خیلی خستست و بهش تایم میدم بخوابه بعدم ک بیدار میشه خودش بهم پیام میده یا تماس میگیره و باهام صحبت می کنه دیگه چیزی نمیگیم میره تا ساعتای ۱۱ک یکم صحبت می کنیمو شب بخیر میگیمو می خوابیم خانوادمم سخت گیرنو محدودم می کنن بابام گاهی اوقات اجازه میده بریم بیرون ولی داداش بزرگم اجازه نمیده و نمیزاشت با هم بریم بیرون ک من کار خودمو کردمو با نامزدم رفتیم بیرون الان داداشم سر همین موضوع باهام قهر کرده و جواب سلامم حتی نمیده وقتیم با نامزدم بیرون میرم کلی با مامانم سرو صدا میده ک چرا میزارین برن بیرون هر وقتم از بابام می پرسم برم یا نه میگه من مشکلی ندارم ولی برادرت اجازه نمیده بعد قبلا خیلی خوشحال میشدم نامزدم میومد خونمون ولی الان سختمه و ناراحت میشم وقتایی ک می خواد بیاد چون وقتی نامزدم میاد داداشم اصلا از اتاقش بیرون نمیاد و می خوابه منم خیلی پیش نامزدم سر افکنده میشم نامزدم بهم چیزی نمیگه ولی خودم خیلی سختمه اینم بگم کلا توی دوران مجردیم حتی با ی پسرم چت نکردمو و رابطه نداشتم و کلا ادم درونگرایی هستم همیشه اطرافیانم بهم می کفتم خیلی سنگ دل بی احساسم  چون هیچوقت دلم براشون تنگ نمی شد ابراز علاقه نمی کردم ولی با نامزدم کلا فرق کردم اگر یروز نبینمش اعصابم بهم نیریزه و با همه بحث می کنم ولی وقتی میبینمشو کنارشم ارامش میگیرم و هیچ درد و غمی ندارم 🥲تا حالا چند بارم بهش پیشنهاد دادم ک باهام بریم بیرون ولی ب خاطر کاری ک داشته نتونسته بیاد ک من بهش حق میدم ولی ناراحت شدم خیلی خودمم میدونم ناراحتیم منطقی نیست 😭😭من باید چیکار کنم خیلی دلممممم گرفتهههههههههه🥲🥲🥲🥲اینکه همیشه ب فکرشمو و دلم براش تنگ میشه ی کم اذیتم می کنه 

عقدم نه من دوست دارم نه نامزدم دلیل اینکه دوست ندارم عقد کنیمم فقط خانوادمم دوست ندارم تایم زیادی توی عقد بخواد بیاد خونمونو رفتارای داداشمو و ….ببینه 

اینم بگم خودش خیلی پشتکار داره خونمونو درست کنه و حداکثر تا یکسال دیگه عروسیمونه ولی من خیلی سختم شدههه بدم میاد از این حالمم 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

چون ی دو باری گفتم بریم بیرون و نامزدم نتونست بیاد الان ک دلم تنگ میشه دیگه روم نمیشه بهش بگم و می ترسم بازم نه بگه و کلا بدم میاد بخوام خیلی بچسبم بهش ولی هر کار می کنم نمی تونم 

سلام 

عزیزم وابستگی زیاد خوب نیست اصلا (برای هر دو طرف اذیت کننده میشه) به اندازه تماس بگیر، به مرور عادت میکنی 

الان هم برات تازگی داره، کم کم عادی میشه، نه اینکه دوستشون نداشته باشیا ولی برات عادی میشه 

به خودت حق بده 

با برادرت هم صحبت کن 

ولی چه حال خوبیه کسی رو اینقدر دوست داشته باشیا، امیدوارم همیشه با همسرت بهترینها رو تجربه کنی عزیزدلم 🌻 

تصور کن، گوش کن، بنویس، بگو و تکرار کن، بهش میرسی اگه نرسی به بهترش میرسی، امیدوار باش. 

اصلا به داداشت رو نده بخواد تصمیم گیری کنه برات نامزدته دوس پسرت نیست که

هیچوقت ندادم بهش دادش خیلی ادم غیرتی و متعصبی هست زمانیم ک می خواستم دانشجو شم مانعم شد ولی من ادامه دادم و رفتم دانشگاه ک سر همین مسئله قبلا قهر کرد باهام تازه خوب شده بودیم ک دوباره اینجوری کرد خیلی جلوی نامزدم خجالت می کشم چون نامزدم خیلی ادم با شخصیت با فرهنگیه ولی داداشم با این رفتاراش حالمو بهم میزنه هیچکدوم از مهمونیایب ک خانواده نامزم دعوتم کردن نیومد ک در اخرم خانواده نامزدم گفتن نکنه با ما مشکلی داره ک نمیاد 

هیچوقت ندادم بهش دادش خیلی ادم غیرتی و متعصبی هست زمانیم ک می خواستم دانشجو شم مانعم شد ولی من ادامه ...

همیشه با خنده بگو رو من حساسه یا فلان جا کار داشت نیمد بی اهمیت باش بهش یاد بگیره درست رفتار کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز