تا حالا شده حس کنین که تو زندگی مشترکتون به خاطر کار یا مشغله زیاد دچار یکنواختی شده باشبن؟ یا مثل اوایل زندگی اون نشاط رو حس نکنین؟
من خودم سر کار میرم هر روز صبح شوهرمم هم صبح هم عصر سر کار با این که تلاش میکنم که زندگی مون شاد تر شه یا حس یکنواخت نکنیم ولی بازم به طور کامل موفق نمیشم
شوهرم خیلی خسته اس البته منم خسته میشم نه به اندازه اون ولی با آه و ناله هاش خستگی رو به منم منتقل میکنه
میتونین کمک کنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حتما برنامه سفر جور کن حتی دو روز برید سفر زنده میشین
اتفاقا من وقتی خونم احساس یکنواختی میکنم وقتی مشغلم زیاده انگار زندگیم هیجان داره .دوروز تعطیلی آییی میچسبه برنامه میریزیم واسش
عزیرم به عرحال روزای تعطیل که با همین حتما باهم برین گردش شده یه پارک کوچیک همون تو روحیه تون کلی اثر داره
بچه نداری؟؟
بعضی وقت ها دوست دادم برم ی چند روزی تو ده کوره های شمال تنهای تنها زندگی کنم طوریکه حتی عزیزترین هام رو چند روزی نبینم ،وقتی ی دوری تو پاساژ و پارک و ...میزنم خوب میشم
ای بابا زندگی دو روزه چه خسته کننده ای والا ماکه خانه دار هستیم همش تو خونه کار داریم.از لحظه هاتون لذت ببرید
من شوهرم دو هفته خونه نیست یه هفته خونست همین کلی تازگی دلتنگی به همراه داره. کلی کار هست که باید تو اون یه هفته انجام داد و وقت هم کم میاریم.
قراره برم شهری که اون کار میکنه. یعنی این یکنواختی به زندگی ما هم سرایت میکنه؟!؟!
