عروسی رو بخواه.
بگو فکر کردم دیدم حق با توئه با رسم و رسوم پیش بریم بهتره. ما رسم شیربها داریم. دوبار مادرزن سلام میگیریم و کادو باید سرویس باشه. روزی یه رسم از اعماق تاریخ دربیار بگو اینم نکردی.
یه مدت همینجوری پیش برو بعد باز بگو اون وسیلهها رو بخر. جرات کرد بگه رسم؛ دودمانش رو به باد بده بگو هم دروغگویی و وعده الکی دادی هم توهم زدی وقیحی که روت میشه باز بگی رسم. من لنگ چندغاز دوتا وسیله نیستم ولی تو مشکلت بیشتر از ایناس.
عزیزم این از الان دور برداشته؛ وسیله ها رو هم بخری تا آخر عمر هر روز یه بازی در میاره.