حالم اصلا خوب نیست در طول روز با لرزش ناگهانی دستام روبه رو میشم سر همه چی گریه میکنم اینقدر مشکلات زیاده که نمیتونم حتی بشمارمشون به مامانم میگم مشکلات تو به من نگو واقعا تو مشکلات خودم موندم شب که میشه سرم درد میگیره تا خود صبح بیدارم الانم دوباره خواستم بخوابم سردرد شروع شده اصلا نمیتونم حسموبراتون بنویسم فقط خواستم خالمو بنویسم و خودمو راحت کنم