دارم از یه کوچه طولانی و تاریک میرم خونه شب هم بود دیر وقت هم بود
و برای اینکه زودتر برسم داشتم میدویدم و یه زن سیاه چادری از دل تاربکی اومد بیرون و وایساد جلوم و منم وایسادم و اومد سمتم و منم عقب عقب میرفتم و بهش فحش میدادم
بعدش از خواب پریدم و دست و پام قفل کرده بود😭😭😭
این خوابه تعبیر خاصی نداره؟؟؟