من با یه بنده خدایی چند ماهیه که تو رابطه ام
اما تا الان هیچکس نمیدونست ولی تازگیا به دونفر از دوستای صمیمیم فقط گفتم، الان پشیمونم میگم کاش نمیگفتم اگ چشم بزنن چی، ولی اونجوریم نیستن خودشونم متاهل و خوشبختن میگم بیخیال شاید من خرافاتیم انقدر فکر منفی نکنم، حالا این بنده خدا میخواد بیاد خواستگاریم من بشدت استرس دارم نمیدونم چطور به خانوادم بگیم قراره سنتی جلوه بدیم، بعد همش میگم اگه نشه اگ مامانم مخالفت کنه اگه...
ایشونم میگه چرا انقدر منفی میاری نفوس بد میزنی
راستم میگه خیلی شدم انرژی منفی ولی دست خودم نیست از استرس و نگرانی تپش قلب شدید دارم چیکار کنم به کائنات انرژی منفی نفرستم کسی میتونه کمکم کنه🥲😭