من۴سال عاشق یکی بودم ک واقعا روحمو خسته کردباهاش در ارتباط بودم واقعو نابودم کرد با اینکه ادعای دوس داشتن داشت ولی نابودم کرد هرشب تو این چهارسال دعوا میکرد به همه چی گیر میداد چند بار خدکشی کردم مشکل اعصاب پیداکردم معدم داغون شد ناراحتی قلبی گرفتم دیه همه چیم نابود شد دوشب پیش باهام کات کرد با اینکه انقد دوسش دارم رفت منم گفتم این چهارسال ک هرچی التماست کردم بسمه الان یه هفته میشه یکی اومد خاستگاریم ک فک کنم دوسم داره پسر عممه من گفتم ن همه راضین ولی من منتظر عشقم بودم ک رفت ازم کلی عکس داره میترسم کاری نکنه بعد این پسره ک اومده خاستگاریم خواهرزن عموشه بهش گفته ک من قبلا یکیو میخاستم الن پسره گفته اگ باهاش در ارتباط باشه ننمیخامش میترسمم از خانوادش چون عمه هاش نمیخان با من ازدواج کننن حس میکنم باهاش خوشبخت میشم اونکه انقد دوسش داشتم رف نمیخام اینو دیه از دس بدم دیه معلوم می بیام خاستگاری یا ن یه ذکری دعایی چیزی بگین ک خدا کمکم کنه من پیش خدا خیلی گناه کارم خدا منو نمیبخشه شایدم براهمینه ک خدا کمکم نمیکنه چیکارکنم الان؟؟😔😭💔
نمیتونم به کسی زنگ بزنم خانوادم نمیزارن ولی چهارسال عمرمو تباه کرد گفتم شاید خوب شه ادامه دادم باهاش چون دویش داشتم همه چیزمو نابود کرد غرورم زندگیمو خودمو ۲۰کیلو وزن کم کردم نابود شدم دستام از بس رگمو زدم نابود شده الان نمیخام پاش بسوزم با پسر عمم میدونم خوشبخت میشم ولی میترسم عمه اش بهش بگه ک با قبلیه در ارتباط بودم خواهرمم زن عموشه نمیدمنم چیکار کنم😔😭