2777
2789
عنوان

دیگ رد داده مغزم

53 بازدید | 5 پست

سلام بچه ها من پشت کنکوریم

قبلا دانشجو پرستاری بودم

ترم ۲ انصراف دادم برای پزشکی

امسال نتایج اومده اردیبهشت منظورمه تراز کنکورم ۸ هزاره

خیلی بیشتر خونده بودم

ولی خب سر جلسه هل میشم و مدیریت ازمون بلد نیسم برا همین نمیتونم صد خودمو بذارم

خیلی خستم از نظر روحی

امروز ی آزمون رو نتونستم کامل بزنم

دل و دماغ ندارم

بریدم، خیلی خسته شدمم

ولی خب از چیزی هم ک دوس دارم نمیتونم بگذرم

ی حس عجیبی افتاده ب جونم

خانوادمم نظرشون ب فرهنگیانه ک من هیچ علاقه ای ندارم

خیلی هم نخوندم درصدام کم شد دعوت نشدم

البت برا خودم اصلااا مهم نی 

ولی خب خونوادم ناراحت میشن اگ بهشون بگم

خودم میخوام ب هدفم برسم ولییی خستم واقعاا خسته


نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

ببخشید زیاده ولی نیاز داشتم تخلیه بشمم

نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دختر پرستاری چش بود اگر امسال پژشکی دندون یا ی پیرای بهتر آوردی که آوردی اگر نه برو پرستاری من ده ...

علاقم پزشکی بود از همون اول

وقتی هم رفتم پرستاری نه تنهااا این عشق کمتر نشد بلک بیشتر هم شدد

الانم خیلی خسته شدم

دختر درس نخونی نیستم ولی خب مدیریتم ضعیفه

امسالم دوباره همون پرستاری رو میارم

ولی خب برا من نقطه سر خطه

یعنی حقم نیس از نظر تحصیلی اون چی ک دوست دارما بخونم

تا ظهر حالم خوب بودا

اومدم سایت بهم ریختم

تا ظهر ب خودم امید میدادم ک تیر رو اوکی میکنم ولی خب الا خیلیی خستم

حتا حالشا ندارم ازمونما تحلیل کنمم

نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

اما به هر حال میدونم راهی ک شروع کردمااد باید تموم کنم

شاید یه کوچولو دیگ فاصله دارم تا هدفممم

نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

من نظر خودمو میگم تو خودتو میشناسی اگر پرستاریتو تموم کرده بودی میتونستی مهاجرت کنی اونجا کار کنی و پزشکی هم بخونی       کنکور ایران از نظر من خیلی مزخرفه  و مساله اش سواد نیست که اگر بود ی مشت سهمیه ای توش قبول نمیشدن            انگیزشی بیخودم نخون هرسال از نظر روحی بیشتر بهم میریزی  دیگه خو  دانی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز