بچه ها من آدم خیلی مزخرفیم ۱۹ سالمه
کلا خدا خیلی بهم همه جوره فرصت داد خودم خرابش کردم
دوست پسر داشتم خ ا داشتم
منی ک هیچوقت نمازم قضا نمیشد منی ک همیشه و هررثانیه تو فکر این بودم که نکنه خدا بدش بیاد فلان کارو بکنم
ادم مزخرفی شدم و خودمم نمیدونم چرا
دیگه نماز نمیخونم از خدا به اندازه خدا دور شدم
یه حس نا امیدی دارم که ببخشه منو
حس میکنم پشیمون نیستم از گناهام ولی حس وحشتناکی دارم از نبودش و نبخشیدنش
نمیدونم چجوری بگم
حالم از خودم و هرچی که هست بهم میخوره
دلم میخواد دختر پاکی که بودم بشم نمازم سر وقت باشه غیبت کسیو نکنم دوباره بشم مثل قبل دوباره به خدا نزدیک بشم
خیلی دلم تنگه براش خیلییییییی چقدر عاجزم و چقدر سردرگمم وقتی ندارمش..