حتما کسی را تازگی ها در نظر داری
لابد به غیر از من کسی را زیر سر داری
دیگر سراغی از دل تنگم نمی گیری
با اینکه از حال پریشانم خبر داری
بی طاقتی این روزها جایی دلت گیر است
بو برده ام از شهر من قصد سفر داری
بو برده ام از عطر مشکوک تنت شب ها
جایی دگر عشقی دگر یاری دگر داری
سردی زمستانی در این گرمای تابستان
لب های بی رنگ و نگاهی بی ثمر داری
آهسته گفتی: دوستت دارم و از لحنت
معلوم شد از من کسی را دوست تر داری...!