بچه ها من یه جنوبی اصیلم چرا میگم اصیل چون واقعا وقتی برخورد می کنم با کسی اونقدر پر انرژی و خونگرمم طرف مقابلم پر از نشاط و انرژی میشه و فوق العادا بامعرفتم این روزا یه چیزی منو خیلی اذیت کرده اومدم درد و دل کنم اینجا...
با هرکس صحبت می کنم بعد مدتی وقتی زنگ میزنم بهش یا ارتباط میگیرم به نحوی وقتی صداشو میشنوم انگار شوق نداره درصورتی که من اگر به سال بگذره کسی زنگ بزنه بهم انگار مثل روز اولی که اشنا شدم باهاش یا اخرین صحبتمون باهاش برخورد می کنم سرشار از انرژی و هیجان و لطف و مرام منتها این روزا وقتی زنگ میزنم به دوستا و اشناهای خارج از خطه خودم باورتون نمیشه نمیدونم چجوری انقدر سردن یا روزای خوب رو فراموش میکنن و عین یه ادم معمولی سلام احوالپرسی میکنن
احساس می کنم هیچ تمایلی به صحبت ندارن
اخه چجور میشه که ادما لحظات خوبشونو و ادمایی که خودشون امتخاب کردن به عنوان دوست بعد مدتی انقدر بی بخار باهاش صحبت کنن اونم بعد مدت طولانی که تماس میگیرن یا همو میبینن
....خیلی دلم میخواد مثل اونا بی معرفت و بی مرام و و بیخیال باشم خیلی اما هربار هرکسی رو دوست و اشنا میبینم غیرارادی خونگرم برخورد میکنم ......