سلام من یه دختر ۱۵ ساله ام از نظر ظاهری خیلی خوشگلم اینو همه بهم میگن و هیچ مشکلی ندارم قیافمم خوبه چند شب پیش رفته بودیم خونه عمم اینا یه خانوم هم اونجا بود (اقوام پدری) تو جمع نشسته بودیم داشتیم حرف میزدیم یه دفعه بهم گفت تو مثل مامان بزرگت هستی از خجالت آب شدم جلو پسر عمم اونم پیشمون بود بعد همه عمم اینا گفتن اصلا مثل مامان بزرگش نیست به مامان و باباش رفته بعد اینقدر حالم بد شد اون شب بخاطر این حرف خانومه چون تاحالا کسی بهم نگفته بود . خیلی جلو خودمو گرفتم که گریه نکنم ولی تو ماشین تا رسیدیم خونه کلا گریه کردم متنفرم ازش هیچوقت دلم نمیخواد ببینمش پشیمونم از اینکه رفتم به اون مهمونی آخه من خیلی وقت بود نرفته بودم خونه عمم
شما اگه جای من بودین چیکار میکردین با اون زن ینفر جلو جمع ضایه کنه شمارو ؟
اون شب اومدم خونه تا دو ساعت داشتم گریه میکردم