2777
2789
عنوان

مهمونی رفتن من😡

389 بازدید | 23 پست

سلام من یه دختر ۱۵ ساله ام از نظر ظاهری خیلی خوشگلم اینو همه بهم میگن و هیچ مشکلی ندارم قیافمم خوبه چند شب پیش رفته بودیم خونه عمم اینا یه خانوم هم اونجا بود (اقوام پدری) تو جمع نشسته بودیم داشتیم حرف می‌زدیم یه دفعه بهم گفت تو مثل مامان بزرگت هستی از خجالت آب شدم جلو پسر عمم اونم پیشمون بود بعد همه عمم اینا گفتن اصلا مثل مامان بزرگش نیست به مامان و باباش رفته بعد اینقدر حالم بد شد اون شب بخاطر این حرف خانومه چون تاحالا کسی بهم نگفته بود . خیلی جلو خودمو گرفتم که گریه نکنم ولی تو ماشین تا رسیدیم خونه کلا گریه کردم متنفرم ازش هیچوقت دلم نمی‌خواد ببینمش پشیمونم از اینکه رفتم به اون مهمونی آخه من خیلی وقت بود نرفته بودم خونه عمم 

شما اگه جای من بودین چیکار میکردین با اون زن ینفر جلو جمع ضایه کنه شمارو ؟

اون شب اومدم خونه تا دو ساعت داشتم گریه میکردم 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اره تازه چند بار این حرف رو بهم زده اگه کسی به تو این حرفو بزنه ناراحت نمیشی

نه چرا واقعا باید ناراحت بشم خوب 

آخه حرف ناراحت کننده ای نیس والا

خوب بگن شبیه مادربزرگتی مگه تو واقعا شبیه اون میشی

           

😐

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792