ی ماه پیش با پسر عموم رفتیم ی جایی ی دختره دیدم بخدا در حد ۳۰ ثانیه فورا سرمو انداختم پایین رفتیم خونشون واسع ی کاری دختره همونیه ک من میخام خیلی دختر خوب و زرنگیه
ولی مشکل اینجاس ک میترسم برم ب پدر مادرشون بگم و اجازه بدن بریم خاستگاری ولی ج رد بدن یا دختره قبول نکنه
تو این ۳۰ ثانیه یکماهه ک بهش فکر میکنم تا حالا اینجور حسی نداشتم
بعدش میگم بذار ۲سال دیگع برم چون خونه ساختم واقعا دستم خالیه باید یکم پول جمع کنم ولی باااز شاید تو این ۲سال دختره شوهر کنه
گیرررر کردم بدددجور
دختره ام اصلا جوریه ک نمیتونم از طریقی بهش بگم ک من واقعا دوست دارم و میخام باهات ازدواج کنم لااقل نظرشو بپرسم
شمارشم پیدا کنم و بهش بگم میترسم ب پدر مادرش بگه بعد شر بشه اخه
حالا کسی راهی به ذهنش میرسه لطفا راهنمایی کنین🙏