پویان‌پوشنده

این اکسممهههه داستانش فعلا مشخصاتشو بگم

سمی بودددددد 

معتاد بودددددد 

اذیتم کرد

توهمیی بود همش میگفت داری خیانت میکنیییییی 

ارامشو ازم گرفتتتتت 

بی پول و بی ماشینم بود 

اصلا سلامت روانمو از دست دادم 

توروخداااااا وقتی میخواین رل بزنین 

تحقیق کنید ادم درستی باشهههه 

این زندگیو ازم گرفت نمیزاشت با رفیقاممم برم بیرون

تو تاپیکم

با هزار نفرررر رابطه میگیرهههههه 

من اول نمیدونستم ب اسم ازدواجووو این چیا اومد وسططط گفتم نمیخواممم اهل ازدواج نیستم 

گفتتت من تورو برا زندگی میخوامممممم

عزیزم صبر کنننن تا بگم کلا

منم گفتم خدایا این چرا نمیره اون موقع حسی بهش نداشتمم بچها اتاقمون میگفتن ادم خوبیه فلانه بمانه بمون باهاش 

چون از ظاهر خوب بون 

من باهاش موندممممم اولاش خوب بود یعنی سه ماه اولللل قانون سه ماه رو یادتونه همه ادمایی ک باهاشونیم‌تا. سه ماه نقش بازی میکننن و خودشون نیستن بعدش نقاب برداشته میشه

بعدششششش من کم کم علاقه مند شدم وابسته این ادمممم 

میگفت اردیبهشت میخوام بیام خواستگاری و نیتم ازدواجههههههه 

ولیییی هرروز بهم شک داشت بخدا برا خواباشم باید جواب پس میدادم

اره خودمم مرض داشتم 

ی سری میخواستم کات کنممم گفتتت اهم میگرتتت نفرینت میکنم دلمو شکوندی 

منم ی ادم ساده احساسی گفتم ولش

میگفت تو تو خواب داشتی بهم خیانت میکردییییی من باید جواب پس میدادم پویان عزیزم بخدا اشتباه میکنی من همچین ادمی نیستم پا همه چیش موندم ولی مریض بود 

با خانوادم رفتم شمال بهخ گفت تو با دوست پسرت رفتییییییی 

گفتم نههه بیا عکس بابامه مامانمهههه گفت ادم لاشی میره عکس از قدیم میاره نشون میده حالا زیر عکسا تاریخو ژده بود

خلاصه کلی اذیتم کردددددد بعدفهمیدم همزمان ک با من بوده با هزار نفر دیگم بوده و لاس زدهههههههه اینجاش درد داره ادمی ک خودش اینگاررسسسسس