خوش بحالت.
من که آرزو به دل موندم. که وقتی گفتم دلم برات تنگ میشه بگه منم همینطور.
که بگه منم دوستت دارم.
که اونم مثل من، یه بار سورپرایزم کنه.
که بگه بریم بیرون یه بار.
که مثل ذوق من از دیدنش، از دیدنم ذوق کنه.
آرزو به دل موندم که شعری که واسش گفته بودم بدم بهش.
که بهش بگم دوستت دارم.
بهش بگم عزیزم
که دستشو بگیرم یه بار، دست بکشم تو موهاش، بغلش کنم.
همه اینا به کنار
حتی حسرت یه خداحافظی محترمانه و خوب به دلم موند
حسرت اینکه بگم موفق باشی
که حداقل تشکر کنم از چیزایی که یادم داد
حسرت اینکه برا اخرین بار نگاش کنم
بگم برا آخرین بار یه چیزی یادم بده باز
بعد برو
نگاه به هر چی تو شرکت میکنم یادش میفتم
دلم آشوب میشه. خوب نمیشم.
دو ماهه رفتم. من خوب نشدم.
دلم تنگه ....
😭💔