سلام خانوما من با جاريم تو یه ساختمون زندگی میکنیم از همون اوایل ازدواجم مدام به من حسودی میکرد و سر من با مادر شوهرم اینا دعوا میکرد که شما اونو بیشتراز من ميخوايين درصورتی که اینجوری نبود همشم بامن قهربود یه مدت خوب میشد کلا اخلاقش همینجوری الکی بی بهونه قهرميکنه و خیلی داستانا درست کرده که نمیتونم همشو بگم آخرین موردش این بوده که بچه اش اومد من دخترمنو زد منم بهش گفتم بروخونتون مامانت صدات میکنه حالا اینو سوژه کرده که تو سر بچه ام داد زدي کلا به دروغگویی معروفه کسی ازش دل خوشی نداره به نطرتون من باهاش چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چون آنقدر پرروعه که همیشه به روم آورده اینو من نمی گم مادر شوهرم میگه که مثلا گفته چرا برافلاني اینجوری کردین برا من نميکنين چرا به اون احترام ميزارین به من نه