از شدت ناراحتی زیست و کنکور ،از ساعت 10صب گریه میکردم ،تا 1شب،شام نخوردم،ناهار نخوردم،یعنی سنگین ترین شبی بود که تجرربش کردم،
اصلا تصمیم داشتم دیگه درس نخونم😂
به هزار پیغمبر که من دیگه درس نمیخونم هیییچی نمیشم
اخرش ساعت 6صب پاشدم تا الان دارم ادبیات میخونم🤣🤦♂️
خیلی دیوانم بنظرم
ینی از گریه های دیروز هنوز چشمام پف داره و قرمزه😂