یه روز صبح بلند شم با یه چمدون کوچیک با قطار ازین شهر و زندگی برای همیشه برم بدون گوشی همه چی رو جا بذارم برم به هیچکس فکر نکنم دلم پیش هیچکس نمونه کاش این اتفاق میفتاد
یکی از اشناهای دورمون اینکارو کرد حتی دوتا بچشو جا گذاشت و رفت الان هیچ کس نمیدونه کجاست زنده س مرده شاید ۳۰ ۴۰ سالی میشه که رفته میگن از دست شوهرشو زندگیش خسته شده بود یه روز برای همیشه رفت