چرا سیزده؟ پیش دبستانی هم رفتم.
13سال عمرم روی نیمکت ها و حیاط مدرسه گذشت. تجربه های خاصی که هیچوقت امکان نداشت داخل خانواده تجربش کنم. از دوران ابتدایی چیز زیادی یادم نیست ولی یادمه یبار معلم کلاس اولم منو از کلاس بیرون انداخت. اون روز داشت ماه های سالو یاد میداد. من هنوزم سر ماه های سال گیج میشم.
معلم کلاس دومم روی هممون ی لقب گذاشته بود.لقب من خاله سوسکه بود.
معلم کلاس سومم ی نور چشمی داشت که همیشه بهش حسودیم میشد🥲😂
معلم کلاس چهارم بهم دیوان حافظ داد و گفت به نظر من کسایی که مطالعه میکنن کیمیاگرن و میتونن دنیارو تغییر بدن
معلم ادبیات هفتمم خیلی سختگیر بود ولی من عاشقش بودم. همیشه ریاضیم بد بود و ادبیات و عربی و مطالعات اجتماعیم عالی.
دلم واسه یخمک های بوفه تنگ میشه. برای ساندویچاش، برای دوستی های خوب و بدش. برای تک تک اون روزها تنگ میشه و مطمئنم دیگه هیچوقت همچین حسی رو تجربه نمیکنم🌱...
(من از بعد عید خودمو تعطیل کردم. ولی دیروز همگی رفتیم که با دبیرا خداحافظی کنیم:)