2777
2789
عنوان

مهمونی خونه مادرشوهر

624 بازدید | 46 پست

بچه ها مادرشوهرم منو مهمونی دعوت میکنه بهونه میارم هم نمیرم همسرم ناراحت میشه میگه مادرم فکر میکنه حالا باهاشون قهری نمیری

واسه شام فرضا دعوت میکنه میرم تو شام پختن کمک میکنم سفره پهن میکنم شام میخوریم سفره رو پاک میکنم ظرفارو میشویم چایی میدم برمیگردیم کلا تو آشپزخونه میمونم اصلا بهم خوش نمیگذره میرم خسته برمیگردم

گلایه هم میکنم همسرم دعوا اینا راه میندازه اخرسر مجبور میشم بازم برم

بچه ندارم خواهر شوهرم هم دبیرستانی هس از من کوچیکه اصلا کمک نمیکنه

چجوری سیاست به کار ببرم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اوایل ازدواج من دوست نداشتم برم خونشون حالا شوهرم دوست نداره بره پری شب خونشون بودیم شوهرم بهشون گفت میام خونتون دلم میگیره و قبل شام برگشت خونه😐😂

 مامانِ یه دختر کوچولو👧عشقِ مامان،قربونش بشمِ مامان
2803

وقتی میری اونجا خواهرشوهرتو صداکن بگو عزیزم تامن ظرفا رومیشورم شماچای دم کن پذیرایی کن، بعدم بگو زیاد وایمیسم کمرم دردمیگیره بشین استراحت کن، اینجوری عادتشون بده که همه کارانیفته گردن خودت

من خودم همیشه از قبل میرم ک کمک کنم ، چون مادرشوهرم کار کردن سخته براش ، اما تنها نیستم ، خواهر شوهر و جاریمم هستن.

ولی شما میتونی دیرتر بری عزیزم که ب شام خوردن و شستن ظرفا برسی ، ن که شام رو هم خودت بپزی و ..

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮
2804

خب دیرتر برو حداقل شامو پخته باشه... منم متنفرم از اونجا رفتن باز شما خوبه کمک میکنی ما که شوهرم مرع یا گوشتو میگیره من خورد میکنم طعم دار میکنم شوهرم کباب میکنه اونا فقط میان سر سفره 

2805
خب دیرتر برو حداقل شامو پخته باشه... منم متنفرم از اونجا رفتن باز شما خوبه کمک میکنی ما که شوهرم مرع ...

اونا مهمون شمان😅

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮

بهتره قبول کنی اونا الان خانوادت هستن 

منم همه این کارهارو میکنم  فقط غذا نمیپزم اونجا 

ادب حکم میکنه که کمک کنیم  خیلی زشته بخای بشینی مادر شوهرت  همه کارارو بکنه 

با ظرف شستن و چای ریختن خسته میشی🙄؟ مگه چند نفرین؟

هر چه اید به سرم  باز بگویم گذرد                                     حیف ازین عمر     که با می گذرد، می‌گذرد    💔💔

به همسرتون بفرمایید کمکتون کنن سر ظرفشویی صداش بزن بگو بیا ظرفا رو می شوهرم آب بکش یا بگو بی زحمت چایی ریختم بیار تعارف کن بذار عملی متوجه گلایه ات  بشه  

کمک کردن کار پسندیده ای هست ولی تا حدی که آدم حس نکنه انگار خودش میزبان بوده 

شاید هم نظر نباشیم ، ولی هم وطنیم، هم جنسیم، و شاید همدرد پس همدیگر رو با احترام بدرقه کنیم.                                         
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز