اره دقیقا منم اون موقع ها که سر کار بودم داغون میشدم از خستگی از این همه شیفت زیاد الان حوصلم سر می‌ره کلافه میشم ولی وقتی به اون روزا فکر میکنم بدنم میلرزه از اون همه استرس و فشار کاری
منم از خستگی کار حالت تهوع و سرگیجه میگیرم
ما داریم به خودمون آسیب میزنیم
حقوقت خوبه؟؟
برا خودت خرج میکنی یا خونه؟
همسرت قدردان هست؟
واقعا شاغل بودن یه زن خانه دار خیلی سخته
من تا یه هفته قبل از عروسیم میرفتم سرکار. دوشیفت هم بود
رییسم خیلی اصرار کرد که بعد از ازدواج هم برم.. حتی میگفت کلی به حقوقت اضافه میکنم.. ولی قبول نکردم. چون میدونستم واقعا سخته... نه میتونی درست به خونه زندگی برسی، اصلا نمیفهمی زندگی چجوری میگذره... همش درحال بدوبدو برای کار و ازونور فکرت مشغول خونه ونهار و شام هس
عزیزم امیدوارم خیلی زود بی نیاز از کار کردن باشی و بشینی تو خونه و یه نفس راحت بکشی
هر چیزی تو این دنیا یه تاوانی داره کارمند بودن سخته خونه دار بودن و هر ماه به جیب شوهر نگاه کردن و تو اجتماع نبودنم سخته مهم اینه تو کدوم سختی رو انتخاب میکنی
بیخیال توروخدا.
من الان نیخورم میخوابم ۱۱۰ویلو شدم با بدبختی و نخوردن و ورزش شدم ۹۰ الان باز ۲۰کیلو دیگه باید کم‌کنم باورت میشه ۱۰روزه لب به برنج و نون سفید و ماکارانی و خوراکی و قند و شیرینی و هیجی نزدم.
دارم‌میمیرم واسه یه قاشق پلوتن.
ماهی ددرآوردم‌سرخ کنم‌واسه ناهار ۲ساعته دارم فکرمیکنم واسه خودم‌چجوری رژیمی درست کنم
شغلت سخته حتما
وگرنه تو خونه نشستن واقعا حوصله،ادم رو سر میبره
ضمنا وقتی دستت تو جیب خودت باشه،یه لذت دیگه ای داره
کاش بتونی کارت رو سبک تر کنی
و بدتر از اون نصف سال مریض و سرماخورده باشی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
