دیشب تو خواب لباس تنم بود صب با صدای ناله شوهرم از خواب پاشدم دیدم دستش سر شده درد میکنه بعد دستشو ماساژ دادم بعد میبینم لباس تنم نیست درحالی که من اصلا عادت ندارم لباسمو دربیارم تو خواب چون اتاق خنک بود لباسمو خنک بود به شوهرم گفتم من چرا ببخشید لختم چرا لباس تنم نیست گفتم تو درآوردی گفت نه من چیکار دارم بعد تا جایی که یادمه خودمم پانشدم لباسمو دربیارم الان مغزم هنگ کرده این لباس چرا و چجوری از تنم دراومده لباسه خیلی شیک و مجلسی بغل دستم روتخت بود مطمئنم خودم درنیاورده الان اصلا هنگم هیچ جوابی ندارم بنظرتون چرا اینجوری شده اصلا مگه میشه به فرض من خودم پاشدم درآوردم خب چرا یادم نیست بلخره باید پاشم بشینم تا بتونم دربیارم دیگه یعنی چی از یه طرفم ترسیدم