تو دوران کودکی همه خاطرات خوشم برمیگرده به چشمای مهربون و نجیبت که دستای زحمت کشت اینقدر خشن دیده میشد که هیچکس مهربونی که پشت نوازشهای اون دستها بود را به جز من درک نکرد مادربزرگ پیرم که بعد از تو هیچوقت از هیچ کس این جنس محبت را ندیدم کاش بیشتر پیشمون بودی لعنت به اون روز سخت زمستونی که خبر مرگت را به من دادن
هنوز باخوردن کره و ماست محلی یاد کره هاو ماستهایی که با دستای پر مهرت درست میکردی میافتم که بعد از تو هیچجا پیدا نکردم دلم پر از دلتنگیته
بخدا اینقدر دستاش زحمت کش بود که مفصل به مفصل دستاش تغییر شکل داده بود اینقدر مهربون بود که این مهربونیش شامل حال همه حیوونا میشد
خداجون خودت مواظبش باش جاش تو بهشتت باشه
چقدر گاهی آدمها بزرگند که حتی بعد از رفتنشون مدتها هیچ کس جای خالی اونها را نمیتونه بگیره😭😭😭😭
میشه خواهش کنم برا شادی روحش دعا کنید لایکم کنید دعاتون میکنم♥️♥️♥️