2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1795456 بازدید | 90709 پست
آره.. مشکلم پیش فرض ذهنیمه.. همش امیدوار بودم این مثل قبلی نباشه، ولی خب بعد اینکه به کم آبی افتاد و ...

شما همون قهرمانی هستی که موفق به ویبک شدی.

حالا هم فقط خسته ای و نیاز به استراحت داری.

حتی اگه لازمه یه روز به بچه با سرنگ شیرخشک بده. به بدنت زمان بده بدون استرس خودشو بازیابی کنه. اونوقت میبینی که شیر هم میاد.

من خودم دختر بزرگم فقط از یک سینه شیر خورد. و هر کاری کردم اون یکی رو نگرفت. ولی خدا رو شکر دومی با اینکه شیر اون سینه کمتر هست ولی میخوره. پس نگران این چیزها نباش. شما مشکلت خستگی و استرسه این ها برطرف بشه باقیش دیگه حله.

تازه شما الان یه مادر باتجربه هستی پس قوی باش و کارهایی که میدونی درسته رو انجام بده و نگران حرف دیگران نباش😘

اصلا الان چرا بیداری زود برو بخواب😜

آره.. مشکلم پیش فرض ذهنیمه.. همش امیدوار بودم این مثل قبلی نباشه، ولی خب بعد اینکه به کم آبی افتاد و ...

و دقیقا مشکل شمارو من داشتم بچه اول منم شیر خشکی شد و بعد از اون همیشه دوست داشتم بچه ی بعدی رو خودم شیر بدم ولی از طرفی اعتماد بنفس لازم رو نداشتم

می دونی چی شد؟

بارداری دوم که هنوز شش ماه کامل هم نشده بود زایمان کردم و بچه م نموند، ولی شیر داشتم و به یک بچه دیگه شیر دادم

من فکر میکنم یک ذهنیت منفی، دو استرس و شاید نداشتن استراحت کافی و سوم درست نگرفتن سینه توسط نی نی دلیل مشکلته، وگرنه همه میتونن شیردهی موفقی داشته باشند مگر اینکه واقعا مشکل حادی باشه.

من و شما تو بچه اولمون هم می تونستیم ولی خب عواملی باعث شد نشه، این دلیل نمیشه که این بار هم نشه.

افکار منفی رو بریز دور. خودتو آروم کن و دوباره شروع کن. وقتی دهنشو باز میکنه برای شیر سریع سینه رو بزار دهنش که یک قسمت از هاله هم بگیره، اگه بزاری خودش سینه ت رو بگیره فقط نوکش رو میگیره، چند بار که انجام بدی هم خودت راه میفتی هم نی نی یاد میگیره

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

نه ضعیف نیست، نمیتونم خوب سینه رو توی دهنش جا بدم.. اونم یکم قوی میمکه ولی چیزی گیرش نمیاد شل میشه!& ...

کلا دختر بچه ها شل سینرو میخورن بقولی فقط گوگولی وسطشو ولی پسرا کلشو میکنن تو حلقشون 😂😂😂

بچه ها خوبن خداروشکر. خودم یه خورده دچار عوارض بارداری شدم.

حق داری عزیزم

بالاخره دوران بعد زایمان هم خودش توان آدم و کم میکنم انشا... خدا خودش کمکت کنه و اونقدر بهت توان بده که هیچ وقت کم نیاری😍

سلام رهاجون.الحمداله ختنه اش خوب شده سر پنج روز حلقه اش افتاد و مشکلی نداشت پسر من که واکسن کلاس او ...

خب خداروشکر عزیزم.

ممنون از جوابت😗

دلم کمی خدامیخواهد...کمی سکوت... دلم دل بریدنمیخواهد...کمی آغوش آسمانی...کمی دور شدن از این جسم آدمی...کمی دور شدن                           
نه ضعیف نیست، نمیتونم خوب سینه رو توی دهنش جا بدم.. اونم یکم قوی میمکه ولی چیزی گیرش نمیاد شل میشه!& ...

خب خداروشکر که ضعیف نیست.

دیگه بچه دوم باید دستت اومده باشه.

سینه رو جلو دهنش بذار تا دهنشو باز کرد سعی کن بیشتر از نوک سینه بندازی تو دهنش.چند باری با سینه جلو دهنش بزن دهنشو باز میکنه و دنبال شیر میگرده هر موقع حس کروی دهنش خوب باز شده سریع سینه رو شکل درست بذار دهنش دیگه بقیه اش خودش میدونه چیکار کنه.

با انگشتات هم زیر سینه رو نگه دار فکش خسته نشه.

 

دلم کمی خدامیخواهد...کمی سکوت... دلم دل بریدنمیخواهد...کمی آغوش آسمانی...کمی دور شدن از این جسم آدمی...کمی دور شدن                           
گلدونه جون اینو بخون: نحوه صحیح در آغوش گرفتن شیرخوار: بدن و سر کودک در امتداد هم باشند. صورت ک ...

ممنون عزیزم

خیلی زحمت کشیدی

بیشتر اینارو پرستار مخصوص شیردهی بیمارستان عملی یادم داد، ولی خب الان باید شیر رو افزایش بدم

اصلا نمیتونم بدوشمش نه بابا چکیدن کجا بود     توروخدا دعا کنید شیرخشکی نشه

رفقا-بخونید-همه#  

شاید_به_دردتون_خورد#  

عزیزم

پسر اول من شیرخشک هم خورد. چاره نداشتم. نتونست سینه رو بگیره. مجبور شدم تا دو ماه بدوشم و با قاشق شیرمو بدم بهش. شیرخشک دادم تا سیر بشه. سر زردیش خیلی منو ترسوندن و گفتن شیرخشک بده تا تند تند دفع داشته باشه. دستور بستری هم دادن که با رضایت شخصی بچه رو اوردم خونه.


داستان شیردهی پسر اول من خودش یه پا فیلمه. هرچی به ذهنم میرسید خوردم که شیرم زیاد بشه. خیلی غصه خوردم و حسرت. همش با غصه به خانم هایی نگاه میکردم که شیرشون زیاد بود و به بچشون شیرخشک نمیدادن. خصوصا مصادف شده بود با سزارین شدنم. حس شکست میکردم و توی زنانگی خودم نقص می دیدم. من چه زنی هستم که نه میتونم طبیعی زایمان کنم نه میتونم شیر بدم. چقدر روزهای بدی بود.


ولی هیییییچ وقت ناامید نشدم

گفتم تو طب سنتی خودمون راه افزایش شیر رو پیدا نکنم تو طب آسیای شرقی یه چیزی پیدا میکنم. هرجور شده میگردم و راهش رو پیدا میکنم

مدام تحقیق میکردم. مدام یه چیز دیگه به خوراکی هام اضافه میکردم.

توی چهارماهگی بچه کامل به شیشه رو اورد و دیگه سینه رو ول کرد. برا یه مادر توی شرایط اون موقع من, رو برگردوندن بچه یه شکست تمام عیار عاطفی بود. خصوصا با اون همه تلاش.

ولی من گفتم تا اخرین قطره قبل خشک شدن میدوشم و با شیشه بهش میدم. مادرشوهرم دیگه صداش درومده بود ول کن. دخترداییم میگفت بابا دیگه هرکی بود بیخیال می شد, تو چقدر حوصله داری.

تو همون روزا قسمت شد بریم پابوس امام رئوف. شاید باورت نشه ولی به طرز عجیبی بعد چندین روز بچه شروع کرد به خوردن شیر خودم و دیگه سینه رو ول نکرد

هرچی بود حضرت رضا بدون اینکه ازش بخوام خودش یه عنایتی کرد. نمیدونم شاید سفر باعث این موضوع شد. هرچی بود روزی بچه از بدن مادر ادامه پیدا کرد تا یک سال و سه چهارماهگیش که مجبور شدم برا حاملگی مجدد از شیر بگیرمش.


سر پسر دومم چون فیزیک سینه اماده شیردهی بود و زایمانمم فیزیولوژیک از همون لحظات اول زایمان بچه شیر خودمو خورد. اما ذهنیت من همون ذهنیت قبلی بود. حتی شاید پیام هام توی تاپیک ثبت شده باشه که مدام سوالاتی میپرسیدم تا مطمئن بشم بچه اوکیه و مشکلی نداره. ببین حتی میدوشیدم شیرمو و بهش با قاشق میدادم! از ترس اینکه نکنه شیرم کافی نباشه! اخه من شیرم رگ نمیکنه هیچ. یه ذره بچه بزرگ میشه دیگه قشنگ معلوم نمیشه من شیر دارم. ولی بچه وزن میگیره. معیار فقط وزن گیری بچه ست. حتی گاهی پوشک هایی که خیس میکنه هم ادمو گیج میکنه. من خیلی جنگیدم تا بپذیرم شیرم کافیه. حتی الان سر دخترمم این ذهنیت باهام هست و تا نبرم بهداشت خیالم راحت راحت نیست. با اینکه بچه ظاهرا راضیه.

ببین من سر بچه اولمم شیرم کافی بوده!!!!! فقط بخاطر حرف مفت پرستار بیمارستان و البته نداشتن نوک سینه وزایمان افتضاحم و حالات روحی بعدش, سر حرف بعضیا که معیار خوب بودن شیر رو رگ کردن و به اصطلاح چرب بودن میدونستن, پسرم رو شیرخشکی کردم. (کنار شیر خودم)


طبق تجربه من استراحت و حال خوش و بعدش مصرف کافی مایعات مهم ترین عامل ترشح کافی شیره

اول استراحت

بعد حال روحی

بعد تغذیه


غصه رسما شیر رو خشک میکنه. من دخترداییم جوری شیرس رگ میکرد که بدون اغراق یه لیوان از اون سینه میریخت تا وقتی از این یکی بچه رو تغذیه کنه. یادم نمیره اون لیوان رو میذاشت رو اوپن مادرم اینا. من باورم نمیشد اینا خود به خود سرازیر شده و اضافات شیرشه. ( البته به جهت نارس بودن پسرش ریزه ست و شدیدا کوتاه قد و تحت درمان های هورمونیه)


ببین بنداز دور هرچی تو ذهنته. اروم باش. الان جز خودت کسی نمیتونه بهت کمک کنه. بچه اولش محکم میخوره. بعدش اروم میخوره. 

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
الان نشستم کلی گریه کردم    

ببین زنی که زایمان کرده منتظر یه تلنگره تا دیوار تموم احساساتش فرو بریزه و بشینه دو دستی بکوبه تو سر زندگیش

فکر نکنی افسردگی داریا. اینجوری باشه همه پیش فرض افسرده ایم لابد. این یه دوره ست که باید بگذره. منم خیلی روزهای سختی رو دارم بالا پایین میکنم ولی به سبک خودم میجنگم و ادامه میدم.


حداقل چهل روز زمان نیاز داری برای قضاوت اوضاع روحیت. ولی اگر این روال ادامه پیدا کنه احتمالا بدتر میشه وضعیت.

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست

بچه ها یبوست نداشتن بعد زایمان شامل این هم میشه که حداقل روزی یک بار دفع داشته باشید

از ما نصیحت

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست

سلام بچه ها خیلی خیلی ممنون بابت دعا خانوم و اینکه به یادم بودین ، سر زایمان برای تمامی دوستان نی نی سایتی دعا کردم ، متاسفانه نتونستم زایمان طبیعی بکنیم 

تا ۴ سانت بدون کوچیک ترین دردی باز شدم ، بعد از معاینه کلی ورزش کردم و ماساژ نقاط فشاری و آمپول فشار و قرص داخل دهانه رحم و ...ولی اصلا دردم نگرفت حتی یه کوچولو 

دکترم گفت کیسه اب رو پاره کنیم که بعد از پاره شدن متوجه شدیم نی نی پی پی کرده و ضربان قلبش کاهش پیدا کرد ، دیگه چون هفته ۴۱ هم بودم سریع رفتم اتاق عمل ، سزارین اورژانسی ، خداروشکر پی پیش رو نخورده بود 

خیلی اذیت شدم بعد از سزارین ، الان بیمارستانم ایشالله بعدا بیشتر راجبش توضیح میدم 

ببخشید نتونستم تک تک جوابتون رو بدم 

خیلی ممنون که انقددددر به فکرم بودین❤❤❤❤❤

کلا دختر بچه ها شل سینرو میخورن بقولی فقط گوگولی وسطشو ولی پسرا کلشو میکنن تو حلقشون 😂😂😂

 به قول ما ترکا اوزون گولسون  یعنی لبت خندون باشه، خندیدم با حرفت. تجربه ی دخترو ندارم ولی پسرو راست میگی!!! بار اول که آوردنش شیر بخوره چنان میکی می زد که خودمم داشتم با قدرت مکشش بلعیده میشدم  

سلام بچه ها خیلی خیلی ممنون بابت دعا خانوم و اینکه به یادم بودین ، سر زایمان برای تمامی دوستان نی نی ...

مبارک باشه تولد نی نی، خداروشکر که هر دو سلامت هستین و شما هم تلاشتو کردی و این یعنی موفقیت،ان شاءالله نقاهت بعد از عملت کوتاه باشه و زود روبه راه بشی.

اصلا نمیتونم بدوشمش نه بابا چکیدن کجا بود     توروخدا دعا کنید شیرخشکی نشه


عزیزم در کنار عوامل تغذیه ای

عامل روانی و آرامش روحی در زیاد شدن شیر مادر خیلییی موثر هست

و همینطور استراحت و خواب کافی

دوستان و خانم های نی نی سایتی عزیز اگر علاقه مند به زایمان طبیعی هستید و بخاطر سابقه سزارین فرصت تجربه این قسمت از علاقه مندی تون را از دست دادید پیشنهاد می کنم به این تاپیک مراجعه کنید تا از تجربیات من و دوستان من که موفق به زایمان طبیعی بعد از سزارین شدیم استفاده کنید😊
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز