اگه شکم اولته و زایمان اول به هیچ وجه عجله نکن. تا پابان ۴۲ هفته فرصت داری. دکترت رو راضی کن که باهات همراهی کنه و صبور باشه. تا وقتی تکونهاش خوبه، ضربان قلبش اوکیه و کیسه آب سالمه صبر هم میشه کرد. اگه صبر نمیکنه دکترت رو عوض بکن اما عجله نکن...
خیلی از ماهایی که اینجا هستیم، در سزارین اول قربانی عجله دکترمون و ناآگاهی خودمون شدیم....
اره زایمان اولمه
تکوناش خوبه کیسه ابم سالمه، شکمم هم بالاست، نمیدونم پس کی میخواد بدنیا بیاد
میترسم نتونم طبیعی زایمان کنم، دکترم اتفاقا خیلی طرفدار طبیعیه و میگه تا لحظه ای که بچه خودش نخواد بیاد زایمان نمیکنم
اصلا دوس نداره سزارین کنه، منم برای همین انتخاتبش کردم
و اینکه الان میترسم با توجه به شرایطم دهانه رحمم خوب باز نشه و نتونم طبیعی زایمان کنم، برام کابوس شده
شبا خیلی بیدار میمونم، شاید تا صبح خوابم نمیبره و به این موضوع فکر میکنم
ممنون خداروشکر ماهم خوبیم ، نه هنوز تازه وارد هفته ۳۸ شدم ،
قطعا خدا بهترین رو برات پیش آورده شک نکن ،
اون هفته پیش دکتر بودم خود دکتر هم بهم‌گفت دوستت زایمان کرد گفت خیای شرایطش عالی بود خود دکتر هم‌کلی ناراحت بود که ویبک نکردی ،
منم خداروشکر بچم‌سفالیک بود شرایط فعلا خوبه خداروشکر منتظرم تا دردام شروع بشه ،
ولی خیییییلی تنبل شدم اصلا نمیتونم کارامو انجام بدم همش دوست دارم بخوابم پیاده روی خیلی کم میره خدا کمکم کنه فقط با این شرایط
حسنا جون من و شما تقریبا با همیم بیا به هم انرژی بدیم ،
من از یه هفته پیش گل مغربی رو شبی یکی میزارم
از دیشب کردم دوتا
چن روزی هست که خاکشیر هم میخورم
پیاده روی زیاد نرفتم چن روز فقط اونم در حد یه ربع تا ۲۰ دقیقه
پله هم سعی میکنم بالا برم در حد دو سه طبقه ولی یه تیکه میرم بالا بعد نفسم میبره
ورزشارو خیلی کم انجام دادم ولی میخوام امروز شدوع کنم ،
امروز وارد هفته ۳۸ شدم به نظرت داروی زایمان آسان شروع کنم ؟
آها اینم بگم هر شب کمر و زیر دلمو با روغن سیاه دونه ماساژ میدم نوک سینه هامم با روغن بادام ماساژ میدم
بعد هرشب یه دل درد و کمر درد خفیف دارم انقباض هم دارم که دکتر گفت تو این ماه طبیعیه
سلام مامانا
منم امروز رفتم معاینه یه فینگر باز شده دهانه رحمم.
نرم هم شده بود. من شبی سه تا شیاف گل مغربی می ذارم
داروی زایمان اسان هم مصرف میکنم شیوه مصرفش هم یه قاشق چای خوری دم میکنم تو استکان و با عسل یا شکر شیرین می کنم و میخورم از هفته ۳۷ باید شروع کرد اینو. تو هفته ۳۸ دوبار در روز و تو هفته ۳۹ ۳ بار در روز و موقع شروع دردا هر شش ساعت باید استفاده بشه. تقریبا پله نوردی هم دارم چهار طبقه میرم و میام. راستی حمام هر روز هم خیلی ارامش‌دهنده هست من با آب داغ دوش میگیرم. ولی شما اینکار رو نکنید. با گرمایی که می تونید تحمل کنید دوش بگیرید. کار خونه هم که نگو تا دلت بخواد کار خونه میکنم با دو تا پسر شیطون. به ورزشها خیلی نرسیدم. هر شب کمر و شکنم رو روغن سیاهدونه میزنم. تازگی هم خود سیاهدونه رو با عسل قاطی کردم هر روز یه قاشق میخورم. دقت کنید که نباید تو خوردن سیاه دونه زیاده روی کرد. روی پنیر هم کمی می ریزم. هنوز جرات نکردم روغن بادام شیرین رو بخورم. نه اینکه بخوام یه دفعه بخورم. طب سنتی میگه هر روز همراه سالاد یا غذا یه قاشق چای خوری روغن بادام شیرین هم بخورید البته فقط تو ماه آخر. و موقع دردا یهو یه شیشه بخورید.
خوندن سوره انشقاق رو هم شروع کردم. عکسش رو انداخت پس زمینه گوشیم هر وقت گوشی دستم میگیرم اول سوره رو می خونم بعد میرم سراغ برنامه های گوشیم. راستی سوره انشقاق سجده هم داره گفتم یادآوری کنم با وضو باشید که سجده اش رو بجا بیارید.
دیگه اگه باز نکته ای به ذهنم رسید میام میگم
فعلا برم دارم میمیرم از گشنگی
#پیام_مخاطبین
من یه خانم ۳۳ ساله هستم و شخصا چهار بار سزارين شدم. پنجمین فرزندم نیز تو راهه... خدا رو شكر مشكلي هم پيش نيامده... گفتم در تاييد مطلبی که اخیرا در کانال کار کردید، شرایط خودم رو یادآور بشم.
اولين فرزندم در سن ١٨ سالگي متولد شد. متاسفانه به دليل شرايط اورژانسي به پزشكي كه شناخت نداشتم، رجوع کردم. بعد ها مشخص شد كه چه اتفاق ناگواري بر سر من آورده... تيغ جراحي كه بايد افقي رحم را باز كند، ناخواسته دستش تكان خورده و رحم را بصورت T باز و بدون بخيه رها کرده، به اميد اينكه خود زخم به مرور التيام پيدا کند.
بارداري دوم من در سن ٢٠ سالگي بود و موقع سزارين دكتر با این وضعیت مواجه شد و همانجا گفت كه با اين شرايط بايد رحم تخليه شود كه همسرم اجازه نداده بود و دكتر متذكر شد كه به هيچ عنوان نبايد باردار شوم، ما هم به قول مردم، جنسمون جور بود و خدا يه پسر و دختر به ما داده بود و اين برايمان كافي بود.
تا دو سال بعد كه به خواست و اراده پرودگار پسر معصومم را بر اثر سانحه تصادف از دست دادم و اين خيلي سخت بود. پس از دو سال تصميم گرفتم كه مجدد باردار شوم اما استرس اجازه نداد و از طرفي هم حرفهاي دکتر، ما را بيشتر و بيشتر ميترساند تا به درخواست دوستم، دكترم را عوض كردم، دكتر جديد وقتي صحبتها و سونوگرافيها را ديد گفت توكل بخدا ما همه وسيله ايم براي نجات جان انسانها، هر چه خودش اراده كند، شما ميتوانيد باردار شويد اما طبق شرايطي و از همه مهم تر استراحت و زايمان زودتر از موعد است، ما هم تا حدودي با اين حرف آرام شديم و با توكل بخدا و ايمان و اراده محكم دكتر عزیزم، خدا دو پسر به ما عطا كرد و الان هم برادر كوچيكشون تو راهه...
در همه حال شكر گزار و تسليم امر خدا باشيم و مطمئنا هيچ دري را بدون خواست و اراده اش نميتوانيم بگشاييم و ببنديم. اميدوارم كه همه فرزندان ايران زمين، صالح و سالم و عاقبت بخير باشن...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
تبریک به همه مامان های فعال این تاپیک
بالاخره تاپیک به صفحه ۲۰۰۰ رسید
من جزو خواننده های خاموش هستم و دعاگوی همه مامانای با اراده و فعال این تاپیک هستم
انشاءالله زایمان راحت و سریع بدون برش و بخیه با سلامتی مامان و نی نی روزی همه تون بشه
من سه تا سزارین داشتم که چهارمی رو می خواستم طبیعی بزام و پیش خانم صابریان می رفتم. شرایط بچه تو لگنم خیلی خوب بود. توی دردا وقتی ۵ سانت بودم با افاسمان ۵۰ ضربان قلب بچه افت کرد و سزارین شدم. الان دخملم سه ماه و نیمه شه
بنا دارم اگر دوباره باردار شدم باز هم برای طبیعی تلاش کنم
ما می توانیم
خدا رو شکر،جدی میگی! دکتر خیلی ماهه، برا بخیه هم رفته بودم مطب میگفت الان خوبی ناراحت نیستی اصلا ناراحت نباش، منم گفتم نه خانم دکتر، با بچم خوشحالم، منم عین تو دوست داشتم بخوابم، پله و پیاده روی و دمنوش و شیاف و اینا هم حوصلم نشد، ولی کارای خونه رو کل بارداری انجام میدادم، همه چی هم مهیا شد ولی من انگار خیلی عزیز نازی تشریف داشتم و گفتم نه طبیعی نمیخوام وحشتناکه!!انشاالله شما و بقیه که میخوان قسمتتون بشه.
سلام عزیزم خیلی ازت ممنونم. منم ب شما تبریک میگم ان شالله ک بچه هاتون همه عاقبت بخیر بشن و خدا ب شما قوت و نیرو بده
زهرا جان منظورت از خروج خون چیه؟ یهنی این ک با فشار خارج بشه؟
ببخشید ک میگم من وقتی دستمال ب واژنم میزنم برمیدارم خونی میشه واژنم آلوده ست چطوری میشه؟؟ خروج خون یعنی چی
الحمدلله شرایطت خیلی خوبه
من از وقتی یه فینگر شدم ۴ روز بعدش زایمان کردم
ان شالله برا شماهم نزدیکه
فقط من وقتی ۴سانت شدم رفتم بیمارستان ولی الان میگم کاش میزاشتم بیشتر بشه بعد...
درد کشیدن تو بیمارستان سخته مخصوصا اگه شب باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
