منم شوهرمو پرش کردم که وقتی تو اینجا نیستی مادر بیشعورت چرا یه مرد غریبه رو اورده تا توی اتاق خواب من رفته منم شوهرم خیلی غیرتیه حالا گفتم طلبکارم هست خباصه شوهرم با مادرش چنان جنگی راه انداخت که نگو یه حرفایی بهش زد حالا من اونهمه هم نگفته بودم ولی شوهرم حیلی عصبانی شد