2733
2734

حس اضافه بودن لذت نبردن از زندگی بی مصرف بودن پوچ بودن و حال به هم زنی به خودم دارم میدونم دارم ناشکری میکنم چون حداقل سالمم پدر مادر خوبی دارم ولی هیچ امیدی به زندگی ندارم از هیچی لذت نمیبرم احساس خلا مطلق دارم 

حتی میدونم نوشتنمم اینجا کمکی نمیکنه ولی خیلی وقته انگار آگاهیمو نسبت به همه چی از دست دادم ....

من باید میرفتم...با قطاری که برام‌ آخرین گلوله‌یِ آخرین خشاب بود...🩶🖤
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

دیگه دیره باید قبل به دنیا اومدن بهش فکر میکردی

💜💜سر کلاس استاد گفت: پشت یک مرد موفق یک زن بوده..یکی پرسید:پشت یک زن درمانده و بی پناه چه کسی بوده؟ ــــ استاد به بهانه ای کلاس را ترک کرد! اما همه جوابش را می دانستیم:  ««یک نامرد»» 🙃
2740
دیگه دیره باید قبل به دنیا اومدن بهش فکر میکردی

کاش دیر نبود واسه این مورد کاش انصراف انقد بهای سنگینی نداشت

من باید میرفتم...با قطاری که برام‌ آخرین گلوله‌یِ آخرین خشاب بود...🩶🖤
پس دقیقا منی منم از اول نباید میومدم توی این دنیا همش فقر همش تحقیر همش تنهایی حالام دوس دارم از ...

دقیقا دوست دارم توی تنهایی خودم حل بشم 

من باید میرفتم...با قطاری که برام‌ آخرین گلوله‌یِ آخرین خشاب بود...🩶🖤
چقدر تو منی  آنقدر روحیم خستس که حتی بهشتم نمیخوام  دوست دارم جوری از بین برم که انگار ه ...

 قدیم احساس خوشحالی رو واقعی حس میکردم و میگفتم اگه این روزام‌سپری کنم و بالاخره سنم به سال رفتن برسه اونجا شاید خوشحالی ابدی منتظرم باشه اما الان خیلی وقته خوشحالی ریشه ای اون حس مثبت بچگی که حتی نمیدونم واقعا اسمش خوشحالی بود یا چی رو حس نکردم و دقیقا نمیدونم واسه اون دنیا باید به چی دل خوش کنم چون تعریفی از خوشی دیگه واسم وجود نداره انگار در عین ظاهر بی غم باطنم خیلی وقته کرم خورده شده....

من باید میرفتم...با قطاری که برام‌ آخرین گلوله‌یِ آخرین خشاب بود...🩶🖤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687