کلی عکس استوری کردن منم خبر نداشتم
مادرم اورد عکسارو نشونم داد جیگرم کباب شد
داشتن باهم میرقصیدن بعد زنش گلو گرفت دستش تکون داد شوهر سابقمم با ذوق بوسیدس
انقد حالم بده دارم از غم دق میکنم
من اصلا دوسش ندارم الان اما خب خیلییییییی حس تلخیه براش دعا کردم خوشبخت شن ولی خب خیلیییی دیدن این صحنه عذاب بود برام
بعد کلیم تجملات کرده بودن
زنشم خیلی خوشگل بود
تورا خدا یچیز بگید اروم شم
مادرت چرا نشونت داد
ول کن محل نزار
مادرت چرا نشون داده اخه
توم شوهر کن بچزونش
ایشالا قسمت خودت
انشالله خدا برات میسازه
چی بگیم وقتی ناارومیت غلطه
چند وقته جداشدید؟
اگه خوب بود جدا نمیشدین
بیخیال ب ظاهر همه خوشحالن باطنو در نظر بگیر
گذشته ها گذشته
خودت داری میگی سابق
جون لق خودش و زنش
اصن چرا پیگیرید هنوز
مادرت چرا نشونت داده
ول کن بره، زندگی ادامه داره، اونم جزئی از گذشته توعه فقط
چقد مردا عوضین یادمه روزی ک میخواستیم جدا شیم بهم گفت ب جون خودت بعد تو هیچکسو تو زندگیم‌نمیارم اما سر دوماه
چرا جدا شدی
