ببینین مامان مامانم (مادر بزرگم) من خیلی ازین بدم میاد با اینکه سنش بالا هست ولی واقعا فتنه گر و جادو گر بدیه اوایل نامزدی ما یه بحث کوچیک داشتیم این همه جا پر کرده بود ک ما میخایم جدا شیم . ازین گذشته امشب دیدم شوهرم با عصبانیت اومد خونمون گفت مامان بزرگت رفته به یکی گفته نامزد یسنا . بچه چوپان بوده و لباس پوشیدن بلد نبوده اومده تو اقوام ما یاد گرفته و ازین حرفا( چون خانواده همسرم عشایر بودن در قدیم و باباش دامدار بوده) درصورتیکه واقعا اینجوری نیس اگ عشایر هم قبلاً بودن ولی واقعا با شعورن ب نظرم و نامزدم اتفاقا خیلی خوب لباس میپوشه. و خوشتیپه. به هر حال نامزدمم اومد پایین به مامانم گفت چرا اینجوری گفته و میخام برم در خونش بابامم نشسته بود. نمیدونم مامانم چی گفت نامزدمم گفت اون غلط کرده پشت سر من اینجوری گفته. مامانم گفت خودت غلط کردی مامانت غلط کرده و خلاصه باهم دعوا کردن. من حقو میدم به. نامزدم چون واقعا اگ یکی از اقوام اونا پشت من اینجوری میگفتن یا اصالتم رو مسخره میکردن رک میرفتم میگفنم غلط کردن اینجوری گفتن.... نامزد منم اعصابش خورد میشه بالاخره آدمه ...