گدایان بهر ِ روزی طفل خود را کور میخواهندطبیبان جملگی خلق را رنجور میخواهند ...گمانم مرده شویان راضـیند بـر مُـردن مـردم بنازم مطربان کاین خلق را مسرور میخواهند.
خدا گریه ی مسافرو ندید/دل نَبست به هیچ کس و دل نبرید/آدما برای دوری از دیار .../جادّه رو برای غربت آفرید/جاّده اسم منو فریاد می زنه /می گه امروز ،روز دل بریدنه/کوله باری که پُر از خاطره هاست/روی شونه های لرزون منه ((ایمان کسی واقعی باشه ، خدا بینشون عشق بوجود می یاره که با آرامش و تعهد تضمین میشه !!!))