تیروعید 🥲

paydar_ta_payedar

عضویت: 1401/08/17

تعداد پست: 448

اره منم داشتم درمان شدم

1403/02/20

|

21:47

0 نفر لایک کرده اند ...

_mahpishoni_

عضویت: 1401/04/31

تعداد پست: 12182

منم داشتم ی مدت قرص خوردم بعد خوب شدم

خوب میشی

ما کسیو کوچیکتر از خودمون ندیدیم،کسیم خودشو بزرگتر از ما ندونه:)

1403/02/20

|

21:48

0 نفر لایک کرده اند ...

hoshmandtablet

عضویت: 1396/11/22

تعداد پست: 964

کم کاری تیروئید داری .

فعلا دارو را ناشتا مصرف کن

تیروئید کلا همیشه باید در حال چکاپ باشی مثل چربی و قندخون نبست که با یک دوره درمان کاملا برطرف بشه . البته بعضی افراد هم موقت دچار کم کاری یا پرکاری میشن

ولی در هر صورت با دارو کنترل میشه

1403/02/20

|

21:49

0 نفر لایک کرده اند ...

bbjjjjjmona

عضویت: 1403/02/12

تعداد پست: 2114

ریزش مو داری؟علایم چی داشتی؟کی تو خانوادت نیروید داره؟

1403/02/20

|

21:49

0 نفر لایک کرده اند ...

rani5483

مدیر استارتر

عضویت: 1400/02/25

تعداد پست: 399

کنکور هم دارم، با این وضع گیجی نمیتونم بخونم ب زور دارم ادامه میدم💔

1403/02/20

|

21:49

0 نفر لایک کرده اند ...

خواهرشوهرتون_هستم

عضویت: 1403/01/14

تعداد پست: 1934

اره منم داشتم درمان شدم

پرکار یا کم کار

«به دنیا که آمد پدرش النگوهای عروسی مادرش را فروخت.قوچ چاق و چله ای را زمین زد و تمام درو همسایه و فک و فامیل را نذری داد.وقتی سیزده سالش بود کیف پول مادرش را دزدید.در هفده سالگی یک نفر را کشت. خانواده اش تمام داروندارشان را فروختند تا توانستند دیه دخترک را بدهند.وقتی بیست سالش بود یک تزریقی خیابان خواب شده بود و مادرش شب و روز دعا می‌کرد کسی او را بکشد تا با پول دیه اش بتواند دختران دم بختش را شوهر بدهد. در یک شب برفی زیر پل به قتل رسید،قاتلش جوان معتادی بود که هفت روز بیشتر در زندان دوام نیاورد.» این یک داستانِ ، اثر بلقیس سلیمانی . که با نوشتن این داستان ، بخشي از تفكر مردسالار يعني تمايل افراد به داشتن كودك پسر به جاي كودك دختر را به باد انتقاد گرفته است. «کاربری جدید نیستم اکانت دارم و به درخواست خودم تعلیق شدن🧘🏻‍♀️.»

1403/02/20

|

21:49

0 نفر لایک کرده اند ...

خواهرشوهرتون_هستم

عضویت: 1403/01/14

تعداد پست: 1934

منم داشتم ی مدت قرص خوردم بعد خوب شدم خوب میشی

چ نوعی؟

«به دنیا که آمد پدرش النگوهای عروسی مادرش را فروخت.قوچ چاق و چله ای را زمین زد و تمام درو همسایه و فک و فامیل را نذری داد.وقتی سیزده سالش بود کیف پول مادرش را دزدید.در هفده سالگی یک نفر را کشت. خانواده اش تمام داروندارشان را فروختند تا توانستند دیه دخترک را بدهند.وقتی بیست سالش بود یک تزریقی خیابان خواب شده بود و مادرش شب و روز دعا می‌کرد کسی او را بکشد تا با پول دیه اش بتواند دختران دم بختش را شوهر بدهد. در یک شب برفی زیر پل به قتل رسید،قاتلش جوان معتادی بود که هفت روز بیشتر در زندان دوام نیاورد.» این یک داستانِ ، اثر بلقیس سلیمانی . که با نوشتن این داستان ، بخشي از تفكر مردسالار يعني تمايل افراد به داشتن كودك پسر به جاي كودك دختر را به باد انتقاد گرفته است. «کاربری جدید نیستم اکانت دارم و به درخواست خودم تعلیق شدن🧘🏻‍♀️.»

1403/02/20

|

21:50

0 نفر لایک کرده اند ...