سلام دوستان
من و همسرم شهر های دور از هم هستیم
عقد کرده ایم
همسرم اومد شهرمون(به من نگفته بود و کاملا سوپرایز بود)
خواهرم تا اومد خونه براش قیافه گرفت حرف نزد سرد جواب داد در حد سلام و ... خیلی حالم بد بود همسرم گفت خواهرت از اومدن من ناراحته
وقتی دلیلو از خواهرمرسیدم گفت میدونی برا چی اینجوری میکنم؟حالم از این هندی بازیاتون بهم میخوره برنامه ی تعطیلات منو بهم زدید و خونه کثیفه و...
همسرم ۶ روز موند عین ۶ روز بهش بی محلی کرد
شما بودید چیکار میکردید؟
بیخود کرذه مگ خونه اونه توهم سگ محلش کن
فکر کنم حسودیش کرده
حسوده چقد
چند سالته خواهرت چنده
اون داره از حسادت خفه میشه
جدی برخورد میکردم
باید احترام همسرتو جلو خانوادت حفظ کنی
به خواهرت هیچ ارتباطی نداره
چند سالشه؟
به مامانت بگو بهش تذکر بده
از حسودی داره سکته میکنه دیگه تنبیهش کن و محل سگ نده بهش
عزیزم من خواهرانه به شوهرت یه پیشنهاد میدم
اونم اینه که سعی کنه جز با دعوت خونتون نیاد
شوهر من تو ۷ ۸ سال زندگیمون فقط برای سر زدن یکی دو ساعته بدون دعوت میاد اونم ماهی یک بار نهایت. برای شام و ناهار باید مادرم رسما دعوت کنه. و میبینم واقعا هم احترام داره پیش اقوام و خانوادم
داماد و عروس بیشتر از دو شب بمونن خونه خانواده همسر؛ خواه ناخواه احترامشون پایمال میشه
حسادت میکنه عزیزم گناه داره ولش کن سعی کن با زبون خوش با همچین آدمایی برخورد کنی چون باشون در بیوفتیم رفتارای ناشایستو گاهن پرخطر انجام میدن
خواهرت یا حسوده یا احمقه
ازین دوحالت خارج نیست.
خواهرت چند سالشه ؟ کاش یه بزرگتری نصحیتش میکرد
ببین ادم نباید بیش از حد با خانواده همسر صمیمی بشه؛ همه احترام ها و پرده ها بعد یکی دو شب خوابیدن از بین میره
شما خودت جایی بری شب بخوابی نهایت شب اول و دوم معذبی بعدش با همه خودمونی میشی؛ این خودمونی شدن مخصوصا برای مرد خوب نیست
من یه ویسی از هلاکویی گوش میکردم اونم تایید میکرد. بزن حد روابط با خانواده همسر میاره
