نه نمیدونم چجوری باید برم دنبال ارامشم منظورم این بود ارامشی نبوده که بخواد بهم بریزه
من همان کودک بی منطق بازی گوشم
و تو ای مرگ همان بازی شیرین منی
کاش میشد تو را نرم در اغوش کشم
چو عروسک به بغل گیرم و من ناز کشم
وه چه لذت ببرم چون تو در آغوش منی این یکی از خط خطی های خودمه با حرفتون یادش افتادم آره میفهمم گاهی وقتا ادم بی حس میشه من اینجور وقتا از خودم میترسم