اتاق دونفرس
از مرکز مشاوره نامه گرفته باید تو این اتاق باشه
با یه غیظی از هم اتاقیای قبلیش حرف میزنه چشاشو گرد میکنه داد میزنه
به من میگه ببین من اگه باهام خوب باشن خوبم ولی اگه وای ب حال کسی ک باهام بد باشه با دوستام پدرشو درمیارم
بخدا من زبونم بند اومده بود اصن چیزی نگفته بودم
با خوشرویی گفتم من کار به کسی ندارم کم حرفم
برداشته میگه نههه اشتباه میکنی براچی فک میکنی هم اتاقیت دشمنه باید دوست باشی
چه برداشت چرتی ازحرفم کرد
بخدا الان تمام بدنم داره میلرزه
من اختلال اضطراب دارم
کوچکترین چیزی به استرسم میندازه برا همین اتاق دونفره گرفتم
معده درد گرفتم این دختره رو چجوری تحمل کنم دیوونس
توروخدا یچی بگین آروم شم من کسیو ندارم باهاش دردودل کنم