۴۸ سالشه قاضی هست از نامزدش جدا شده یکبار و من هم دکترای مدیریت دارم ۳۶ ساله ...
قسمتی از پیامش میذارم:
فکر میکنی من متوجه نیستم یا بی احساسم یا حس شمارودرک نمیکنم نه اصلأ اینطور نیست کاملأ درک میکنم؛ حس و ابراز محبت وعلاقه تورو من خیلی بیشتر از شما شمارو دوست دارم و دلم میخواد یه همچین دختری زن من بود و داشتمش هم سنت کم و خوبه هم خانواده دار هم ماشاالله زیبایی و خوشگل و جذاب اما ببین من میتونم که بهت بگم بذار حالا با هم آشنا بشیم با هم دوست باشیم این حرفای این روزها حتی میتونم کاری کنم که همین فردا پاشی بیای پیش من و... منم مرد هستم حس دارم وغریزه خیلی هم شدید اما به نظرت درسته
من نامرد نیستم ونمیتونم تا مطمأن از خودم نباشم که میتونم یه دختر رو خوشبخت کنم بهش نزدیک بشم نزدیک شدن راحته ووابستگی و عشق شیرین اما آخرش اگر نشه جدایی و دوری سخت و تلخ
گناه داره من با احساسات پاک یه دختر که خیلی هم دلم میخواد داشته باشمش نمیتونم بازی کنم وقتی میدونم که نمیتونم خوشبختش کنم از هر لحاظ خوشبختی فقط مادی نیست و یا احساسی خیلی چیزا لازمه...
من ده بار نگاه عکست کردم اما
من کلأ نمیدونم چرا نمیتونم ازدواج کنم عادت به تنهایی ومجردی کردم
اگرچه دلم میشد میخواد همین الان پیشم بودی
بخدا این روجدی میگم که عالی هستی