طلاق بگیرم یان یا بهش بازم فرصت بدم

اين حرفائي كه شما زدين انگار اين اقا مشكل رواني داره و ثبات رواني نداره طلاق بگير ، كار درست و كردي كه درخواست مهريه و نفقه دادي .. 

وا... دختر این دفعه وکیلش رو دیدی بگو آره میخوام برگردم سر زندگیم.. بعد ببین چی میشه.. دیدی این زندگی فایده نداره فکر طلاق باش نه با یه بار دعوا 

دختر اگه برگشتی روش زندگیت رو عوض کن سیاست داشته باش گاهی حتی برای الکی هم شده به شوهرت چشم بگو فک نکن اگه رو ندی زندگیت بهتر میشه نه گاهی نیازه کوتاه بیای 

بنظرم برو خونت گوشیتم بزار رو ضبط صدا ببین چی میگه حرفاشو بده دادگاه

تازه بابت بيرون كردن از خونه بايد زنگ ميزدي به ١١٠ صورت جلسه كنن ، فردا براي طلاق خيلي به دردت ميخورد ، چون خودش بيرونت كرده 

میتونستی این مشکل رو بعدها و کم کم و باسیاست حل کنی

عزیزم زندگی مگه لج بازیه؟ خب گفت نرو میگفتی چشم! اول زندگی باید کمی به دل هم راه بیاین. شما که شب قبلشم خونه مادرت بودی.

بعد اشتباه بعدی این بوده که خانواده تون رو خبر کردید و بعد ابروریزی کردین تو در همسایه و بی احترامی به هم

واقعا نمیدونم چی بگم ولی اگر قرار باشه برگردید هر دوتون دیگه نباید به خانواده ها اجازه دخالت بدین و تا مدتها باید حرف بشنوید ازشون.

عزیزم من از اول درجریان تایپیک هات هستم همش ته دلم این باور داشتم شاید بخاطر موقعیت شغلی همسرت و عکسی که گذاشتی همه اختلاف ها شروع شد.تا اینکه یکم پیش عکس پروفایل اینستاگرام نامزد یکی از فامیلامون که اونم همسرش شغلش مثل شغل همسر شماست دیدم عکس عقدشون که یه عکس آتلیه هست گذاشته رو پروفایل اینستاگرامش عکسی که دختره موهاش کامل باز و یه لباس سفید که قسمت بازوهاش توری هست گذاشته همه دارن میبینن خواستم بهت بگم پس ربطی به شغل همسرت نداره و خودتو بخاطر کاری که کردی اصلا سرزنش نکن تو کار بدی انجام ندادی همسرت خواسته قدرتش به رخ بکشه اصلا به هیچ وجه خودتو کوچیک نکن و ذره ای از حقت نگذر میدونی منم تو شرایط مشابه تو هستم که سر لجبازی دارم اذیت میشم ولی این خوب میدونم بسکه خودمون کم می‌بینیم و  به طرف اعتماد به نفس کاذب میدیم این میشه حال و روزمون فقط و فقط راهش اینه خودتو قوی نشون بده،لیاقت ما بیشتر از این برخوردهاست کم نیار

ببین اتفاقیه که افتاده خودتو سرزنش نکن اگه تو مقصری تقصیر اون بیشتز از تو نباشه کمترم نیست.خودتو نباز.ولی حس میکنم میخوای برگردی.بزار راهش بهت بگم اگه تحت هیپ شرایطی بهش دسترسی نداری حرفهات تو یه نامه ای بنویس از در خونت بنداز تو بزار بخونه بهش بعد حرفه‌ای توی دلت بگو منم قبول دارم اشتباه کردم

فکر کردم گفتی شب قبلش اونجا بودی

عزیزم دیگه همه چیز رو داغون کردید. به حرف بچه های اینجا زیاد گوش نکن اکثرا یا مجردن یا خودشون هزارتا مشکل دارن الکی میان نسخه میپیچن.

به نظر من با مشاور دلسوز و درست حسابی حرف بزن.خودت هم تکلیفت رو با دلت مشخص کن اگر هنوز دوسش داری یبار برو دیدنش ببین نظر اون چیه! ببین اصلا این زندگی از طرف ایشون قابل برگشت هست یانه! اگر هم بخواین برگردین مسلما مشکلات کمی نداری باید خانواده ها رو راضی کنید و ناراحتی ها رو رفع کنی

خیلی تند رفتی عزیزم.

سال اول زندگی همیشه اختلاف نظر و دعوا هست باید آروم و با سیاست و محبت ردشون کنی تا به اخلاق هم وارد بشید

ای بابا

نه دیگه کلا از اول اشتباه کردی الانم داری اشتباه میکنی.

فعلا عجله نکن

حرف طلاق توافقی و اینهارو هم نزن! مهریه حقته! اگر تو مقصری اونم مقصر بوده فورا خانوادش رو اورده خونه و بهشون گفته.

اگر قراره بری پیشش و حرف بزنی باید واقع بین باشی نه اینکه همه ی تقصیرها رو بندازی گردن خودت.

اصلا گیریم شما نادونی کردی و رفتی خونه مادرت اونم باید یکم صبر کنه یکم تو رو راهنمایی کنه نه اینکه فورا بگه طلاق

مگه زندگی مسخره بازیه.