طلاق بگیرم یان یا بهش بازم فرصت بدم

زندگیا قاطی پاتی شده

دقیقا

سلام اسی درسته تو اشتباه کردی  ولی شوهرتم تند رفته خانوادتم که نگم بهتره بنظرم منتظر بمون فعلا چون اوضاع متشنجه فعلا هرچی بگین بدتر میشه انگار شوهرتم آدم جوگیریه ولی جلوی مادرتو بگیر میترسم چیه تو این دورو زمونه هرکی ترسو باشه بدبخت میشه درسته احترام پدر مادر واجبه ولی نباید بزاری بشن آتیش بیار معرکه از حرفات متوجه شدم مادرت رفتار خوبی باهات نذاره از یه طرف شکایت و شکایت کشی میکنه ازیه طرفم میگه طلاق بگیری هر روز میری با یه نفر به مادرت بگو هرچی بشمم تربیت خودتم😑😑 بعدشم اگه فرصتی پیش اومد

 باهمسرت صحبت کن بگو من قصدم طلاق نیست ولی اگه تو میتونی به این راحتی از ناموست بگذری حرفی نیست برو طلاق بده

حالا از نظر شما فقط به همین دلیل بود ولی حتما ایشون دلایل زیادی داره .یقینا مسائلی وجود داشته که ایشون رو آزار می‌داده  و تیر خلاص شما همون رفتن شما خونه پدر بدون رضایت ایشون بوده

تصادفی همه چی بهم ریخته .شماخودتون دوتا باهم مشکل خاصی ندارین.دوستی مادرت هم دوستی خاله خرسه اس.الویتت بایدهمسرت باشه نه پدرمادرت.بنظرمن رابطه ات روباخانوادت قطع کن وبچسب به شوهروزندگیت.انگ بیوه هم بیخودنزن بخودت.بعدطلاق هیچ خبری برات نیست.بجزقضاوتهای منفی

حالا هم برگردی به زندگیت دیگه اوضاع مثل اون موقع نمیشه و باید صبور باشی خیلی تا تقی به توقی بخوره باهم جر و بحث نکنید و پای خانواده ها رو نکشید وسط.باید هم صبور باشی هم با سیاست

عزیزم امروز اگر به این دلیل کارتون به اینجا نمی‌کشید فردا با یه دلیل سطحی دیگه‌ای اوضاع اینجوری میشد. این آدم وقتی طرز فکرش اینه، وقتی بالغ نشده و نمی‌فهمه زندگی مشترک و برخورد صحیح با همسر، صبوری و کوتاه اومدن از خواسته‌های غیر معقول بخاطر همسرت و و و و.... یعنی چی، سر یه چیز دیگه وضع رو به این‌جا می‌رسوند و اگر برگردی تا زمانی که بالغ نشده باشه بعید نیست دوباره یر هیچ و پوچ همین ماجرا تکرار شه. مشکل رفتن خونه پدرتون نیست.

ماهم 

كاش قبل از همه اين اتفاقات مشاوره ميرفتيد الان كه خيلي حرمتها شكسته شده 

بنزین نریز رو آتیش .آب بریز.مشکلات اون آقادرحدحکمی که شماصادرمیکنی نیست.مگه باامام ازدواج کرده

اسی صبر کن شاید درست شد همه چی  البته اگر مطمعنی کسی دیگ نیست بینتون

استارتر یه واسطه ی غیر آشنا و فامیل پیدا کن