خستم کرده دم ب دقیقه میاد میگه شلوارمو کوتاه کن
کوتاه میکنم روز دیگه میگه بلنده ی سانت کوتاه ترش کن یا جیبش پاره میشه میگه بدوز میدوزمش از ی جای دیگه پاره میشه
بند ساعتش خراب میشه میگی تو بلدی برام درستش کن
امشبم گفت زیپ شلوارم رو درست کن گفتم باید کامل کمرش رو باز کنم الکی ک نیست
گفتم حوصله ندارم درگیر مانتو خودم بودم
اقا قهر کرده چرخم جمع کرد ک مثلا ببره بفروشه
منم بهش گفتم بدرک من چرا خودمو پای چرخ خسته کنم وظیفته برام همه چی بخری نخری هم لخت میگردم شرفت بره
متنفر شدم ازش فقط میخواد ازم کار بکشه
میگه پول خیاطی هاتو بهت دادم میگم کی؟ میگه برات دارو خریدم بجاش یا بردمت دکتر
حالم ازش بهم خورد گرو کشی میکنه