پسردایی همسرم فوت کرده جوون بود سال ب سال سراغی ازش نمیگرفت و اونقدر صمیمی نبودن حالا ۱۰روزه فوت شده دیوانمون کرده اصلا انگار ماوجودنداریم میدونم مرگ جوون سخته اما همینجوریش پدر مارو دراورده بخوام بگم که همین الان میگید طلاق بگیز خلاص شو.نمیدونم چیکار کنم شما چی میگید چی بگم بهش
خب سخته
فعلن طلاقت بیارر نمیشه حرفی زد
بلاخره عزاداری زمانی داره تموم میشه
خاک سرد. بعد یه مدت خوب میشه
خوب ده روز زمان کوتاهیه، یه کم صبوری کن
یکم بهش فرصت بده خودش خوب میشه
صبر
مثلا چیکار میکنه،؟
تحمل کن تا مدتی بگذره
صبر کنید /مرگ عزیز اونم جوون خیلی سخته /حتی اگر ده سال همو ندیده بودن
باهاش راه بیاین/کمتر بهش گیر بدین /بزارید دوران سوگو بگذرونه
عزیزم صبوری کن الان داغداره.
چند روز دیگه خوب میشه.
۱ماهه برادرشوهرم مریضه و عمل شده شوهرم مثل چی یه سره پاچه مارو میگیره میگم مگه ما مقصریم میگه نه اعصابم خورده .
تحمل کن کنارش باش بهش دل داری بده الهی خدا برای گرگ بیابون نیاره داغ جون
خدا رحمتش کنه میدونم داغ جون سخته .بشین با شوهرت منطقی و آروم حرف بزن ولی یکی فوت کنه بقیه باید از کارو و زندگی بیافتن؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
