سلاااام❤️☁️
🌹امرز صبح پاشدم دیدم به به نون نداریم!
از اکالا سفارش دادم
خود نون ۳۰بود
هزینه اماده سازیش ۲۴!
تا من باشم یاد بگیرم اگر نون نداشتیم بگم به همسرم.
🌹نوار تست قند خریدم برند امپرور.
مغازه ها میدن ۳۸۰، اما یک فروشگاه معتبر تو ترب میداد ۲۲۲
ازش دوتا بسته خریدم. برسه ایشالا ببینم چطوره…
۱۱۰هزینه ارسال گرفت البته.
باز با هزینه ارسال هم از مغازه ارزون تر شد.
🌹امروز یک مشکلی توی کارم پیش اومد.
دوتا از همکارام یک خطای مالی کردن و من متضرر شدم و یکی دیگه از همکارام، به شدت عصبانی شده بود( کلا در کنترل هیجاناتش ناتوانه)
اون همکاری که عصبانی بود، به من زنگ میزد و فریادهایی که باید سر اون یکی همکارا میزد رو سر من میزد! و از اونا گله میکرد.
صبح یکبار زنگ زد. به خاطر فشار روانی ای که فریاد زدنش بهم آورده بود، حالم خیلی گرفته بود….
بعد از ظهر هم یکبار دیگه زنگ زد. فکر کردم دیگه آروم شده. دیدم نهههههه:) باز داره اوج میگیره و دادش بلند میشه!
گفتم من چند دقیقه دیگه تماس میگیرم و قطع کردم.
با خودم گفتم قرار نیست چون ایشون نمیتونه خودش رو کنترل کنه، من در بارداری فشارِ فریاد ایشون رو تحمل کنم.
دوباره زنگ زدم، آروم شده بود. دیدم مجدد شروع کرد به بددهنی کردن به همکارانی که خطا داشتن… گفتم ایشالا خیره و کاری ندارید؟ سلام برسونید، خداحافظ.
مکالمه رو تموم کردم.
این مشکلی که دوتا همکارام پیش آوردن، فریادهایی که اون یکی همکارم میزد.
اینا در من حس « بدبختی مالی »ایجاد کرد.
که چقدر باید بیچاره باشم که کار کنم و تو بارداری چنین فشارهایی رو تحمل کنم…😣
البته من کارم رو دوست دارم، اما احترام خیلی برام مهمه. هم احترام خودم هم احترام دیگران.
همش با خودم میگم اگر مجبور نبودی، کار میکردی؟
میبینم آره… حتما کار میکردم.
مخصوصا که کارم توی خونه هست.
الان دارم رو خودم کار میکنم که اون حرفا از ذهنم بیرون برن.
دوباره « حس خوشبختی و رو به پیشرفت بودن »رو داشته باشم….
آدم های اطرافمون مهمهن.
اما من آدمِ حذف کردنِ دیگران از زندگیم نیستم. حتی آدم های بداخلاق رو حذف نمیکنم، خودمو باهاشون سازگار میکنم.
در مورد همکاری که فریاد میزد، فکر میکنم درجه اهمیتش خودبخود داره میاد پایین تو ذهنم….
اگر اون فریاد میزنه و من حس بدبختی میکنم، اشکال از اون نیست. اشکال از منه.
من باید محکم تر باشم.